من اسیرم در کف مهر و وفای خویشتن

من اسیرم در کف مهر و وفای خویشتن.
ورنه او نامهربانی بیش نیست .
رهی معیری
دیدگاه ها (۱)

پرنده بودم و از آسمان جدا کردیمرا درون خیالات خود رها کردیقف...

_______از در روبرویت بگذر و در پشت سرت را باز بگذار...بگذار ...

شعر گفتن بعدِ بغض و گریه می چسبد ولیحالمان را عطرِ یارِ رفته...

به جای آن که اشتیاقشان را از دست بدهند با آرمانی کردن بیش از...

🍒🌱همچو مجنون گفتگو با خویشتن باید مرابی‌زبانم هم‌زبانی همچو ...

📜#غزلیات#رهی_معیری#غزل_بیست_و_هفتم#شب یار من تب است و غم #سی...

برندارم دل ز مهرت دلبرا تا زنده‌امور چه آزادم ترا تا زنده‌ام...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط