پارت 3
پارت 3
عشق در نگا اول
استخدام شدم
رفتم توی خونه جدید
و یه خانمی بود که اجوما صداش میزنن
بهم گفت علامت اجوما %
%تو باید توی اتاق ارباب بخوابید
+آها....... اوک....... چییییییییییییی!
یا ابالفضل و چون من تا 1 سال باید اونجا میموندم با قوانین چونکه یه برگه ای رو امضا کردم
رفتم توی اتاق دیدم تخت دونفره هست
+ننننننننننننن (از خداتم باشه 😂)
و وسایلمو چیدم و چند تا بالشت که مانند خط بود گذاشتم و وقتی ارباب آمد گفتم
+ببخشید ارباب اما مجبورم از اون خط برای تو از این خط بزای من (برای من گوشه بود برای نامجون سمت در بود)
_اوک (نیشخند)
یکی از وسایل نامجون افتاد سمت من
_بده
+نمیدم(خواستم یکم شیطونی کنم)
خواست بیاد بگیره گفتم
+نوچ نوچ نوچ نباید از خط اینور تر بیای
_باشه
+خواستم برم آب بخورم اما در سمت نامجون بود
_کجا کجا؟
نمیتونی
+رسما میخوای منو بکشی؟ 😑
_تو وسایلمو بده میزارم بری
+اوک
دادم رفتم وقتی آمدم
بالشتارو جمع کردم و یهو نامجون یکی از بالشتارو گرفتم و به من زد (شوخی)
و باهم بالشت بازی کردیم تا ساعت 12 شد رفتیم بخوابید...........
چطور بود؟
عشق در نگا اول
استخدام شدم
رفتم توی خونه جدید
و یه خانمی بود که اجوما صداش میزنن
بهم گفت علامت اجوما %
%تو باید توی اتاق ارباب بخوابید
+آها....... اوک....... چییییییییییییی!
یا ابالفضل و چون من تا 1 سال باید اونجا میموندم با قوانین چونکه یه برگه ای رو امضا کردم
رفتم توی اتاق دیدم تخت دونفره هست
+ننننننننننننن (از خداتم باشه 😂)
و وسایلمو چیدم و چند تا بالشت که مانند خط بود گذاشتم و وقتی ارباب آمد گفتم
+ببخشید ارباب اما مجبورم از اون خط برای تو از این خط بزای من (برای من گوشه بود برای نامجون سمت در بود)
_اوک (نیشخند)
یکی از وسایل نامجون افتاد سمت من
_بده
+نمیدم(خواستم یکم شیطونی کنم)
خواست بیاد بگیره گفتم
+نوچ نوچ نوچ نباید از خط اینور تر بیای
_باشه
+خواستم برم آب بخورم اما در سمت نامجون بود
_کجا کجا؟
نمیتونی
+رسما میخوای منو بکشی؟ 😑
_تو وسایلمو بده میزارم بری
+اوک
دادم رفتم وقتی آمدم
بالشتارو جمع کردم و یهو نامجون یکی از بالشتارو گرفتم و به من زد (شوخی)
و باهم بالشت بازی کردیم تا ساعت 12 شد رفتیم بخوابید...........
چطور بود؟
۳.۱k
۱۳ خرداد ۱۴۰۲
دیدگاه ها (۱)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.