قهر من
.
.
.
Part : ³
<<نویسنده>>
بعد از چند مین از جیمین کشید بیرون . دوتاشون نفس نفس میزدن . یونگی جیمین رو براید استایل بغل کرد و به سمت حموم برد . شیر آب باز کردم و شروع کرد به شستن خودش و جیمین .
جیمین : دوست دارم .
یونگی : منم دوست دارم بیب .
<<چند مین بعد>>
از حموم در اومدن . یونگی لباسای جیمین رو تن جیمین کردم و لباسای خودشو پوشید . از بار زدن بیرون و یونگی جیمین رو براید استایل بغل کرد . جیمین خواب بود . یونگی جیمین گذاشت تو ماشین خوشم نشست و به سمت خونه حرکت کردن .
<<چند مین بعد>>
به خونه رسیدن . یونگی جیمین رو دوباره براید استایل بغل کرد . به سمت خونه رفتن و به اتاقشون رفتن .
(این قسمت : چند مین بعد و براید استایل😂😔 )
.
.
.
لایک و فالو یادت نره خوشگله :)
.
.
Part : ³
<<نویسنده>>
بعد از چند مین از جیمین کشید بیرون . دوتاشون نفس نفس میزدن . یونگی جیمین رو براید استایل بغل کرد و به سمت حموم برد . شیر آب باز کردم و شروع کرد به شستن خودش و جیمین .
جیمین : دوست دارم .
یونگی : منم دوست دارم بیب .
<<چند مین بعد>>
از حموم در اومدن . یونگی لباسای جیمین رو تن جیمین کردم و لباسای خودشو پوشید . از بار زدن بیرون و یونگی جیمین رو براید استایل بغل کرد . جیمین خواب بود . یونگی جیمین گذاشت تو ماشین خوشم نشست و به سمت خونه حرکت کردن .
<<چند مین بعد>>
به خونه رسیدن . یونگی جیمین رو دوباره براید استایل بغل کرد . به سمت خونه رفتن و به اتاقشون رفتن .
(این قسمت : چند مین بعد و براید استایل😂😔 )
.
.
.
لایک و فالو یادت نره خوشگله :)
- ۲۸۹
- ۲۳ آذر ۱۴۰۴
دیدگاه ها (۰)
در حال بارگزاری
خطا در دریافت مطلب های مرتبط