قبل تر هم جایی می رفتند

قبل تر هم جایی می رفتند
سلامی می کردند
قصد رفتن هم داشتند
یک خداحافظی چیزی بود
حتی در این دنیای مجازی هم
وارد جمعی میشدیم
سلامی می کردیم خوش آمدی بود
هر صبح حالی از دوستان مجازی جمع میپرسیدیم
اگر کسی میرفت دنبالش می رفتیم
علت رفتنش را میپرسیدیم
راستش این #تلگرام
اعتماد به نفس را از من گرفته
می آیند نوشته ها و شعرهایم را میخوانند
و بعد هم میروند
می آیند هم که خودشان نیامدند
کلی دعوت نامه فرستادیم
خواهش کردیم تا به جمع ما آمدند
اما بی خداحافظی میروند

من از این رفتن های بی وداع
خیلی میترسم ...!
دیدگاه ها (۱۱)

‍ صبح آمده،،،،برخیز و بگو : بسم اللهسرشار ز نعمتی توماشاءالل...

‍ یہ سـلام گـرمیہ آرزوے زیبـایہ دعـاے قشـــــنگ بـراے تڪ تڪ ...

تو هستی و همین کافیست..همین ک من مطمئن باشم تو میخندیراه م...

وقتی آن عینکِ با قاب مشکی را به چشم میزنیموهایت را از زیرِ ش...

پارت ۸

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط