تاج طلایی👑
تاج طلایی👑
پارت: ۷
ویو ات: خواستم به جین زنگ بزنم که به خودم گفتم الان داره با جیسو خش می گذرونه (منحرف نشو😈) خیلی ناراحت بودم اصلا دیگه برای زنده موندن امید نداشتم
که جیسو به گوشیم زنگ زد
بار اول و دوم و سوم جواب ندادم بار چهارم جین زنگ زد و جواب دادم
+ب. بب. بله
-سلام عزیزم
+عزیزم..؟ تو الان دوست دختر داری میگی عزیزم ها البته هر چند من عاشقت نیستم
-ببین ات من میدانم اون حرف های ۸ سال پیش را از ته دل نگفتی ببین ات من عاشقتم و کمپانی مجبور کرد ما رابطه داشته باشیم
+هههه انتظار داری باور کنم..؟ ها..؟
(ات قطع کرد)
ویو جین: نا امید بودم احساس غم داشتم رفتم اماده شدم برم کمپانی *اسلاید ۲*
راننده اومد و رفتیم کمپانی وقتی رسیدم خیلی حالم خوب نبود پسرا متوجه شدن و بهم گفتن
نامجون: ببین جین اون روزی که ما بهت گفتیم باید از ات جدا بشی کمپانی بهم گفته بود که بهت بگیم درحالی که ما دوست داشتیم شما با هم باشید باور کن
جین: خب الان چه کار کنم الان دیگه اون دوستم نداره
*خلاصه که همین توری گذشت و هفته ی بعد ات داخل مراسم ماما کنسرت داشت ات میخواست جین را اذیت کنه و یک لباس باز برای مراسم پوشید و میخواست خیلی سکسی بازی در بیاره *
هفته بعد:
کنسرت شروع شد و ات و گروه امدن تا اجرا کنن ات با لباس خیلی باز اومد*اسلاید ۳* شروع به رقصیدن کرد دنس را ادامه دادم تو دنس چند پسر به رون و پاهاش را لمس میکردم و بعد ات شروع به شیک زدن کرد*شیک رقص با باسنه🫢🫠🤦♀*
ویو جینــ:
(خب اینجا اصمات میشه هر کس میخواهد داخل پی وی پیام بده و بگه *پارت اصمات را بفرست * براش میفرستم)
پارت: ۷
ویو ات: خواستم به جین زنگ بزنم که به خودم گفتم الان داره با جیسو خش می گذرونه (منحرف نشو😈) خیلی ناراحت بودم اصلا دیگه برای زنده موندن امید نداشتم
که جیسو به گوشیم زنگ زد
بار اول و دوم و سوم جواب ندادم بار چهارم جین زنگ زد و جواب دادم
+ب. بب. بله
-سلام عزیزم
+عزیزم..؟ تو الان دوست دختر داری میگی عزیزم ها البته هر چند من عاشقت نیستم
-ببین ات من میدانم اون حرف های ۸ سال پیش را از ته دل نگفتی ببین ات من عاشقتم و کمپانی مجبور کرد ما رابطه داشته باشیم
+هههه انتظار داری باور کنم..؟ ها..؟
(ات قطع کرد)
ویو جین: نا امید بودم احساس غم داشتم رفتم اماده شدم برم کمپانی *اسلاید ۲*
راننده اومد و رفتیم کمپانی وقتی رسیدم خیلی حالم خوب نبود پسرا متوجه شدن و بهم گفتن
نامجون: ببین جین اون روزی که ما بهت گفتیم باید از ات جدا بشی کمپانی بهم گفته بود که بهت بگیم درحالی که ما دوست داشتیم شما با هم باشید باور کن
جین: خب الان چه کار کنم الان دیگه اون دوستم نداره
*خلاصه که همین توری گذشت و هفته ی بعد ات داخل مراسم ماما کنسرت داشت ات میخواست جین را اذیت کنه و یک لباس باز برای مراسم پوشید و میخواست خیلی سکسی بازی در بیاره *
هفته بعد:
کنسرت شروع شد و ات و گروه امدن تا اجرا کنن ات با لباس خیلی باز اومد*اسلاید ۳* شروع به رقصیدن کرد دنس را ادامه دادم تو دنس چند پسر به رون و پاهاش را لمس میکردم و بعد ات شروع به شیک زدن کرد*شیک رقص با باسنه🫢🫠🤦♀*
ویو جینــ:
(خب اینجا اصمات میشه هر کس میخواهد داخل پی وی پیام بده و بگه *پارت اصمات را بفرست * براش میفرستم)
۶.۰k
۲۹ مرداد ۱۴۰۳
دیدگاه ها (۸)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.