تو برو من هم برای اینکه راحت بروی میگویم

تو برو ، من هم برای اینکه راحت بروی میگویم :
باشد ، برو خیالی نیست …
اما کیست که نداند بی تو تنها چیزی که هست خیال توست …
دیدگاه ها (۲)

غزل غزل از چشمان تو شعر می ریزد ذره ذره بر دل نفرین شده ام ...

رسم روزگار است دیگر…از یک دست تقدیم میکند…و از دست دیگر…به ز...

سخت استفراموش کردن کسیکه با اوهمه چیز و همه کس رافراموش می ک...

خنده‌های تو ...کودکی‌ام را به من می‌بخشد .و آغوش تو ...آرا...

خدا نگهدارسخته اما چاره‌ای نیستراستی‌ به همین آسانی از این ش...

اونجا که #علی_مقیمی میگه:َهوای پَر زدنم هست و شور و حالی نیس...

رویا سفری ست با تو تا انتهای خیالخیالی قشنگ که هیچ گاهنه من ...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط