وقتی خوابن و لبشون رو میبوسی
وقتی خوابن و لبشون رو میبوسی
(علامت ا/ت+ علامت اعضا-)
#درخواستی
#سناریو
(چان)
بیدار شد و بغلت کرد و شروع به بوسیدنت کرد
-عزیزم.... چرا شب؟
+تو شب بهتر خوش میگذره!
شروع به بوسیدنه گردنت کرد و تو هم داشتی لبخند میزدی
(لینو)
بیدار میشه اما ری اکشنی نشون نداد تا وقتی که بدتر به بدنش دیت زدی که باعث شد جیغ بزنه
-برو گمشو اونورررررر!!!!!
+بابا... انگار دوست دخترتما...
-به ع*م!
(چانگبین)
ایشون مثل خر خابیده بود و هیچی حس نمیکرد
+بیداری؟! مشنگ؟
-ها... چیکار میکنی؟
+خوده الاغی...
دقیقا مثل الاغ خابید
(هیونجین)
ایشون بیدار شد و یه کاری که کرد که کنارش دراز بکشی
-فعلا وقت اینکارا نیست... هرموقع رفتیم خونه بهتر از این رو انجام میدیم
+باشه ددی جونممم!
(هان)
بیدار شد و اونور رو نگاه کرد و داشت با خودش درد و دل میکرد
-چرا همیشه اینکارا رو بد موقع انجام میدی؟! اخه اینجا؟!
+مگه کجاییم؟
-اسکل مشنگ! انگار نه انگار فعلا تو کمپانی هستیم! اعضا اینجان!
+اونا مثل خر خابیدن... ـ
(فلیکس)
بیدار شد و از جاش بلند شد
+خوبی؟
-میشه بریم تو اتاقت؟ اینجا دوربین داره... حداقل تو اتاق تو دوربین نیس
+اوه.... باششششههه!
پوزخند شیطانی بر لب داشتی
(سونگمین)
بیدار شده بود و نگاهت میکرد اما اجازه داده بود که هر کاری میخای باهاش بکنی
داشتی بدنش رو لمس میکردی
-ا/ت چرا حالا بدنم رو لمس میکنی؟!
+چون لمس کردنیه... دیگه هم صحبت نکن بزار کارم رو کنم
(جونگین)
ایشون چون از بقیه هم منحرف تر بود قشنگ تورو روی تختش گذاست و کارش رو شروع کرد
+اول من بعد تو اخه؟
-اره بیبی... لطفا صحبت نکن وقتمون هدر میره ها!
+باشه ددی!!
(علامت ا/ت+ علامت اعضا-)
#درخواستی
#سناریو
(چان)
بیدار شد و بغلت کرد و شروع به بوسیدنت کرد
-عزیزم.... چرا شب؟
+تو شب بهتر خوش میگذره!
شروع به بوسیدنه گردنت کرد و تو هم داشتی لبخند میزدی
(لینو)
بیدار میشه اما ری اکشنی نشون نداد تا وقتی که بدتر به بدنش دیت زدی که باعث شد جیغ بزنه
-برو گمشو اونورررررر!!!!!
+بابا... انگار دوست دخترتما...
-به ع*م!
(چانگبین)
ایشون مثل خر خابیده بود و هیچی حس نمیکرد
+بیداری؟! مشنگ؟
-ها... چیکار میکنی؟
+خوده الاغی...
دقیقا مثل الاغ خابید
(هیونجین)
ایشون بیدار شد و یه کاری که کرد که کنارش دراز بکشی
-فعلا وقت اینکارا نیست... هرموقع رفتیم خونه بهتر از این رو انجام میدیم
+باشه ددی جونممم!
(هان)
بیدار شد و اونور رو نگاه کرد و داشت با خودش درد و دل میکرد
-چرا همیشه اینکارا رو بد موقع انجام میدی؟! اخه اینجا؟!
+مگه کجاییم؟
-اسکل مشنگ! انگار نه انگار فعلا تو کمپانی هستیم! اعضا اینجان!
+اونا مثل خر خابیدن... ـ
(فلیکس)
بیدار شد و از جاش بلند شد
+خوبی؟
-میشه بریم تو اتاقت؟ اینجا دوربین داره... حداقل تو اتاق تو دوربین نیس
+اوه.... باششششههه!
پوزخند شیطانی بر لب داشتی
(سونگمین)
بیدار شده بود و نگاهت میکرد اما اجازه داده بود که هر کاری میخای باهاش بکنی
داشتی بدنش رو لمس میکردی
-ا/ت چرا حالا بدنم رو لمس میکنی؟!
+چون لمس کردنیه... دیگه هم صحبت نکن بزار کارم رو کنم
(جونگین)
ایشون چون از بقیه هم منحرف تر بود قشنگ تورو روی تختش گذاست و کارش رو شروع کرد
+اول من بعد تو اخه؟
-اره بیبی... لطفا صحبت نکن وقتمون هدر میره ها!
+باشه ددی!!
۹.۲k
۱۲ اردیبهشت ۱۴۰۳
دیدگاه ها (۱۶)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.