غصه ها را پشت گوشم می اندازم چون طره ی گیسویی رها

غصه ها را پشت گوشم می اندازم ، چون طره ی گیسویی رها ،
و تسلیم دست ها ...
من باید حالم خوب باشد ، باید شاد باشم ، باید بخندم ، باید آرام باشم ...
هرگز این شب را ادامه نخواهم داد ،
و هرگز این ابرهای بارور را نخواهم بارید ،
فردا همه چیز ، جور دیگریست ...
این منم ! کسی که غمی در دلش ، جسارتِ ماندن ندارد !
آفتاب که زد ؛ از نو جوانه خواهم زد ،
شکفته خواهم شد ،
شکوفه خواهم داد ...
#نرگس_صرافیان_طوفان
دیدگاه ها (۱)

#تسلیم_نخواهم_شدزندگی می کنم ...برای رویاهایی که منتظرند به ...

روزی برای خودت چای می ریزی ، روبه روی پنجره ایستاده و همینطو...

هنوز هم هستند دخترانی که تنشان بوی محبت خالص میدهد...بکرند.....

جدایی مانند قطع عضو است،زنده می مانیاما کمتر از پیش هستی ......

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط