منتظر هستم ، مسلح کن تفنگ دیگری
منتظر هستم ، مسلح کن تفنگ دیگری
سمت من شلیک کن حالا فشنگ دیگری
پشت هر لبخندت اخمی تلخ پنهان گشته است
غالباً خفته ست در هر صلح ، جنگ دیگری
مثل یک دیوانه دنبالت به راه افتاده ام
سمت من پرتاب کن از لطف سنگ دیگری
من بمانم یا که نه ، تکلیف را معلوم کن
نیست دیگر بیش از این وقت درنگ دیگری
عاقبت بر پایه ی قانون جنگل می شویم
تو غزال دیگری و من پلنگ دیگری
من که دنبال شکارت نیستم آهوی من
آمدم بلکه نیفتی توی چنگ دیگری
سمت من شلیک کن حالا فشنگ دیگری
پشت هر لبخندت اخمی تلخ پنهان گشته است
غالباً خفته ست در هر صلح ، جنگ دیگری
مثل یک دیوانه دنبالت به راه افتاده ام
سمت من پرتاب کن از لطف سنگ دیگری
من بمانم یا که نه ، تکلیف را معلوم کن
نیست دیگر بیش از این وقت درنگ دیگری
عاقبت بر پایه ی قانون جنگل می شویم
تو غزال دیگری و من پلنگ دیگری
من که دنبال شکارت نیستم آهوی من
آمدم بلکه نیفتی توی چنگ دیگری
۳۷۰
۰۸ دی ۱۳۹۵
دیدگاه ها (۷)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.