صدای خنده ات مرا به انحراف می کشد

صدای خنده ات مرا به انحراف می کشد،

و روح خسته ی مرا به انعطاف می کشد!

ببین چگونه عاشقم که با امید دیدنت

دلم دو پای خسته را به کوه قاف می کشد،

کجای رشته گم شدی که من کلافه مانده ام
و دل عذاب دیگری از این کلاف می کشد!

خدای من تو می شوی و یک اشاره ات مرا

دوباره پیش مردمان به اعتراف می کشد!

مرا فقط پرستشت و اشتیاق سجده ای

به کعبه ی نگاه تو به این طواف می کشد

همین خدا همین خدا، مرا به عشق ذات خود
سه روز نه، که سالها به اعتکاف می کشد
دوباره کفر گفته ام، دوباره توبه می کنم

دوباره دیدنت مرا به انحراف می کشد !

مریم_صفری
دیدگاه ها (۱۰)

حلالم کن اگر روزی زدستت دانه میچیدمتمام دل خوشیهارا به‌چشمان...

رفتی، پس از تو لذّت باران تمام شد یک قصّه رو نکرده به پایان ...

گاهی گذشت میکنم،گاهی گذر؛معنای این دو فرق میکندبخشیدن دیگران...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط