چی میشد اگر بلد بودیم حسمونو همونجور که واقعا هست درک کنی

چی میشد اگر بلد بودیم حسمونو همونجور که واقعا هست درک کنیم و همونقد صادقانه به زبون بیاریمش؟
چی میشد اگر علاقه‌مونو به اونکه شب و روزمون شده، میرفتیم میگفتیم و مطمئنم بودیم اونم حرف واقعی دلشو بهمون میزنه؟
مثلا عاشق یکی میشدیم، میرفتیم میگفتیم فلانی چند وقته از خواب و خوراک افتادم بس که تو فکرتم و اونم میگفت چقد منتظر بودم بیای اینو بگی... چقد مطمئن بودم میای میگی!
چی میشد اگه غرور نبود... شک نبود... بی‌اعتمادی و ترس نبود؟
چی میشد اگه آدما جای اینکه برا هم تو تنهایی بمیرن، وارد زندگی هم میشدن و برا هم زندگی میساختن؟
چی شد که انقد سخت شد یه دوست داشتنِ ساده؟؟
دیدگاه ها (۵)

چقدر صدای آمدن پاییزشبیه صدای قدم های تو بودملتهب، مرموز، دو...

#شهریوردخترِ کوچکِ تابستانسالهاست دلش را به مهر باخته ولی تا...

سر رشته ی شادیستخیال خوش تو...

جفت شش!به نیت آغوش تو!تاس را تو بریز..

My sweet trouble 70✨ویو تهیونگ: با شنیدن اسم آنیا سریع از جا...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط