پارت۵
#عشق_درونی_من
#پارت_پنجم
_چرا الکی میگی عاشقم نیستی
که بلند شدم از تخت اومدم پایین و خواستم برم بیرون که گفتم
+من برم صبحونه درست کنم
_(یه نیش خند زد)
رفتم توی یخچال رو نگاه کردم دیدم کلی چیز خوردی هست اول یه تخم مرغ خواستم درست کنم و از پرسیدم
+چند تا تخم مرغ میخوری
اومد بیرون و گفت
_به به خانم خونه میخواد چی بپزه
+خفه
_مشکل من نیست خوب هستی
+مگه ما زوجیم که میگی خانم خونه
_اره الان هستیم
جوابی ندادم و رومو کردم به گاز و گفتم:
+همون سه تا کافیه
_باشه منم برم لباسامو عوض کنم
+باشه برو
نیم ساعت گذشت
ویو ا.ت:
چرا نیومده یعنی اتفاقی افتاده براش(چیشد نگرانشی😁) که یهو دیدم صدای جیغ زدن جانگکوک میاد از طبقه بالا سریع رفتم دیدم رفته بالای کابینت گفتم
+چته چیشده یابو
_س..سو..سک.. سوسک اونجاس(باداد)
+خاک تو سرت کنن از سوسکم میترسی
که با دستمال گرفتمش که خواستم برای شوخی الکی گرفتم جلوش که یو قش کرد
+خاک بر سرم کنن صبح اول صبحی الان قاتل میشیم.
که ۱۰ دقیقه فقط داشتم دستمال خیس میکردم و میذاشتم رو سرش که یهو دیدم چشمی باز کرد
+چه عجب آقای جئون چشمی به ما بگشودی
_خفشو
_اکه میمیردم و سکته میکردم چی(باداد)
+حداقلش میبردمش بیمارستان
_ای خودااااااااااااااااااااااااااا
+ بجای این زر زدنا اگه الان بریم صبحونه بخوریم خیلی ساده ترین البته الان به زده حتما
_بریم بابا مردم
این پیام از طرف جانگکوک هستش:خمارید هاهاهاهاها 🤪😜😌😁😉
#پارت_پنجم
_چرا الکی میگی عاشقم نیستی
که بلند شدم از تخت اومدم پایین و خواستم برم بیرون که گفتم
+من برم صبحونه درست کنم
_(یه نیش خند زد)
رفتم توی یخچال رو نگاه کردم دیدم کلی چیز خوردی هست اول یه تخم مرغ خواستم درست کنم و از پرسیدم
+چند تا تخم مرغ میخوری
اومد بیرون و گفت
_به به خانم خونه میخواد چی بپزه
+خفه
_مشکل من نیست خوب هستی
+مگه ما زوجیم که میگی خانم خونه
_اره الان هستیم
جوابی ندادم و رومو کردم به گاز و گفتم:
+همون سه تا کافیه
_باشه منم برم لباسامو عوض کنم
+باشه برو
نیم ساعت گذشت
ویو ا.ت:
چرا نیومده یعنی اتفاقی افتاده براش(چیشد نگرانشی😁) که یهو دیدم صدای جیغ زدن جانگکوک میاد از طبقه بالا سریع رفتم دیدم رفته بالای کابینت گفتم
+چته چیشده یابو
_س..سو..سک.. سوسک اونجاس(باداد)
+خاک تو سرت کنن از سوسکم میترسی
که با دستمال گرفتمش که خواستم برای شوخی الکی گرفتم جلوش که یو قش کرد
+خاک بر سرم کنن صبح اول صبحی الان قاتل میشیم.
که ۱۰ دقیقه فقط داشتم دستمال خیس میکردم و میذاشتم رو سرش که یهو دیدم چشمی باز کرد
+چه عجب آقای جئون چشمی به ما بگشودی
_خفشو
_اکه میمیردم و سکته میکردم چی(باداد)
+حداقلش میبردمش بیمارستان
_ای خودااااااااااااااااااااااااااا
+ بجای این زر زدنا اگه الان بریم صبحونه بخوریم خیلی ساده ترین البته الان به زده حتما
_بریم بابا مردم
این پیام از طرف جانگکوک هستش:خمارید هاهاهاهاها 🤪😜😌😁😉
۳.۷k
۲۲ خرداد ۱۴۰۲
دیدگاه ها (۶)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.