گاهی هم دلت لک میزند برای یک زندگی روتین و معمولی با تمام

گاهی هم دلت لک میزند برای یک زندگی روتین و معمولی با تمام روزمرگی هایش!
یک خانه که حتی اگر زیادی کوچک باشد یا رنگِ دیوارهایش دلت را زده باشد، بدانی خانه ی خودِ توست و میتوانی هرروز برای هر گوشه اش هزار جور نقشه بکشی و با خودت بگویی بالاخره یک روز همه چیز میشود آن جور که میخواهم
یک کار ثابت که هرروز صبح از خواب ناز بکشدت بیرون و هرروز بعدازظهر خسته و کلافه ات کند اما خیالت جمع باشد فردا باز کاری داری برای انجام دادن و هر ماه حقوقی داری که برایش برنامه ریزی کنی
گاهی دلت حسرت همین چیزهای ساده را میخورد
مثل بودن کسی که هر روزت را به هوای شامی که کنار او میخوری سر کنی
یکی که گاهی تلخ و سرد و غرغرو هم میشود یا ممکن است خیلی چیزهایش با تو فرق داشته باشد یا دلخواهت نباشد اما هر روز که از سر کار برمیگردی خیالت تخت باشد که قرار است بقیه ی روزت را با او سر کنی
که هر شبی که دلت گرفت یا نگران شدی کنارت خوابیده باشد و بتوانی نفس هایش را بشماری و خدا را شکر کنی که هست
که شب را آرام میخوابی چون میدانی فردا هم هست
همینجوری نمیگذارد برود
گاهی هیچی از زندگی نمیخواهی جز بهانه های ساده ای برای زندگی
که بدانی هیچکس بهانه هایت را به این زودی ازت نمیگیرد
دلت یک خوشبختی ساده ولی پایدار میخواهد.

کوچه باغ های خوانسار
دیدگاه ها (۰)

موفقیت یعنی آنطور کهدل خودتان می خواهد زندگی کنید؛ کاری که خ...

آنچه آرزوی شخص است همان نیز سرنوشت اوست. زیرا آنچه آرزوی اوس...

دوست داشتنمهنوز بوی باران و کاهگل می دهدبوی مداد جویده ی شده...

شمعدونی های خونه مادربزرگ یک بوی خاصی داشت، خیلی مشتی بود. ب...

💜💜گاهی گمان نمی کنی ولی خوب میشودگاهی نمیشود، که نمیشود، که ...

تمام لذت دنیا شاید همین باشد؛داشتنِ کسی که عشق را بلد است…نه...

فکر نمی‌کردی گیر آن چشم‌ها بیفتی. یعنی خیالت راحت بود که قلب...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط