کاش میشد بی کسی را چاره کرد دفتردلواپسی راپاره کرد یک سحر زلف تورا در خواب خوش با نوازشهای باران شانه کرد درپس دیداراین شهر عجیب درکنارت عاشقانه خانه کرد