دوپارتی تهیونگ
دوپارتی تهیونگ
ات ویو:دست تهیونگ رو روی کمرم حس کردم بدون اینکه چیزی بگم دستش رو پس زدم که دوباره بغلم کرد هر چقدر دست و پا زدم ولم نمیکرد فقط محکم تر بغل میکرد تا این که تسلیم شدم
تهیونگ:ببر کوچولوی من چرا قهره؟
ات:باهات قهر نیستم
تهیونگ:پس چرا اینجوری میکنی؟
ات:دوست دارم مشکلیه؟
تهیونگ ات رو برمیگردونه و وقتی جای اشک رو صورت ات میبینه میگه
تهیونگ:ات گریه کردی؟
ات:به تو مربوط نیست
تهیونگ:خیلی هم مربوطه چرا گریه کردی
ات:فکر کنم دلیلشو خودت بهتر بدونی آقای کیم
تهیونگ:بخاطر اینکه لیا رو بوسیدم اینجوری میکنی
ات:.......
تهیونگ:واقعا هنوز نفهمیدی اون یه شوخی بوده و تو تنها نفری هستی که من عاشقشم
ات:نه بابا میخوای منم برم تو جرئت حقیقت یه پسر دیگه رو ببوسم بعد وقتی قهر کردی بگم من فقط تو رو دوست دارم اون یه شوخی بود ببینم اینجوری میشی یا نه اگه اینجوری نشدی هر دختر دیگه ای رو که دوست داری میتونی ببوسی(آخرش با بغض)
تهیونگ:ات ببخشید فقط میخواستم یکم اذیتت کنم
ات:چطوره وقتی منم میخوام اذیتت کنم یه پسر دیگه رو بوس کنم و بغل کنم
تهیونگ:خیله خب ات بیا تمومش کنیم هر کاری بگی انجام میدم فقط منو ببخش
ات:باشه بخشیدمت ولی هنوز قهرم
تهیونگ:فردا بریم خرید هر چی خواستی بخری منو میبخشی؟
ات:آره
و همو بغل کردن تازه داشت چشاشون گرم میشد که....
ات:راستی یه چیزی
تهیونگ:جانم؟
ات:تو،تو روز تولدم لیا رو بوسیدی
تهیونگ:ات میخوای دوباره شروع کنی
ات:این دفعه منم تو روز تولدت یه پسر دیگه رو ببوسم ببینم چجوری میشی
تهیونگ:پرنسسم منو ببخش دیگه الان من چیکار کم این بحث رو تموم کنی و دیگه کشش ندی
ات:تهیونگ حق نداری هیچ دختر دیگه ای رو جز من ببوسی یا بغل کنی فهمیدی؟
تهیونگ:بله پرنسس
ات:آفرین حالا میتونیم بخوابیم
تهیونگ:حسود کوچولو(زیر لب)
ات:شنیدم چی گفتی این دفعه یه پسرو جلوت بوسیدم میفهمیم کی حسوده
تهیونگ:خیله خب ببخشید من تسلیم بیا الان فقط بخوابیم
پایان
ببخشید اگه بد شد🥺❤
امیدوارم خوشتون اومده باشه❤
لایک و حمایت یادتون نره کیوتا❤
ات ویو:دست تهیونگ رو روی کمرم حس کردم بدون اینکه چیزی بگم دستش رو پس زدم که دوباره بغلم کرد هر چقدر دست و پا زدم ولم نمیکرد فقط محکم تر بغل میکرد تا این که تسلیم شدم
تهیونگ:ببر کوچولوی من چرا قهره؟
ات:باهات قهر نیستم
تهیونگ:پس چرا اینجوری میکنی؟
ات:دوست دارم مشکلیه؟
تهیونگ ات رو برمیگردونه و وقتی جای اشک رو صورت ات میبینه میگه
تهیونگ:ات گریه کردی؟
ات:به تو مربوط نیست
تهیونگ:خیلی هم مربوطه چرا گریه کردی
ات:فکر کنم دلیلشو خودت بهتر بدونی آقای کیم
تهیونگ:بخاطر اینکه لیا رو بوسیدم اینجوری میکنی
ات:.......
تهیونگ:واقعا هنوز نفهمیدی اون یه شوخی بوده و تو تنها نفری هستی که من عاشقشم
ات:نه بابا میخوای منم برم تو جرئت حقیقت یه پسر دیگه رو ببوسم بعد وقتی قهر کردی بگم من فقط تو رو دوست دارم اون یه شوخی بود ببینم اینجوری میشی یا نه اگه اینجوری نشدی هر دختر دیگه ای رو که دوست داری میتونی ببوسی(آخرش با بغض)
تهیونگ:ات ببخشید فقط میخواستم یکم اذیتت کنم
ات:چطوره وقتی منم میخوام اذیتت کنم یه پسر دیگه رو بوس کنم و بغل کنم
تهیونگ:خیله خب ات بیا تمومش کنیم هر کاری بگی انجام میدم فقط منو ببخش
ات:باشه بخشیدمت ولی هنوز قهرم
تهیونگ:فردا بریم خرید هر چی خواستی بخری منو میبخشی؟
ات:آره
و همو بغل کردن تازه داشت چشاشون گرم میشد که....
ات:راستی یه چیزی
تهیونگ:جانم؟
ات:تو،تو روز تولدم لیا رو بوسیدی
تهیونگ:ات میخوای دوباره شروع کنی
ات:این دفعه منم تو روز تولدت یه پسر دیگه رو ببوسم ببینم چجوری میشی
تهیونگ:پرنسسم منو ببخش دیگه الان من چیکار کم این بحث رو تموم کنی و دیگه کشش ندی
ات:تهیونگ حق نداری هیچ دختر دیگه ای رو جز من ببوسی یا بغل کنی فهمیدی؟
تهیونگ:بله پرنسس
ات:آفرین حالا میتونیم بخوابیم
تهیونگ:حسود کوچولو(زیر لب)
ات:شنیدم چی گفتی این دفعه یه پسرو جلوت بوسیدم میفهمیم کی حسوده
تهیونگ:خیله خب ببخشید من تسلیم بیا الان فقط بخوابیم
پایان
ببخشید اگه بد شد🥺❤
امیدوارم خوشتون اومده باشه❤
لایک و حمایت یادتون نره کیوتا❤
۱۴.۵k
۲۸ اسفند ۱۴۰۲
دیدگاه ها (۱۱)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.