شبمیشود

‌‌ #شـب_ڪہ_می‌شـود
بیشتـر هواےِ بی‌قـرارےِ هـم را داشتہ باشیـد
غصـہ‌ها رحـم و انصـاف سـرشان نمی‌شـود
بی‌صـدا هجـوم می‌آورند
و تمـامِ احسـاس و آرامـشِ قربانیِ‌شان را
وحشیانہ می‌درنـد ...

حواستـان بہ آدم‌هاےِ تنهـا باشـد
شـب است و
غـم‌ها همیـن حوالی
دندان‌تیـز ڪرده‌اند ...

#نرگـس_صرافیان_طوفان
دیدگاه ها (۱)

قصه اینجاست که شب بودو هوا ریخت بهم من چنان درد کشیدم که خدا...

پیش از آن که واپسین نفس را برآرم...پیش از آن که واپسین نفس ر...

بعد از #تــو این دنیا یڪ دنیا ڪار دارد تا دوباره دنیا...

#شب_خردادبه آرامی‌ یک مرثیهاز روی‌ سر ثانیه‌ها می‌گذردو نسیم...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط