کوک عهههه بیدار شدی

کوک عهههه بیدار شدی
ات اره
حالت تهوع داشتم رفتم قرص رو دیدم
یه قرص که تو کره جدید اومده بود
قرص خود*کشی بود کوک اومد
تو اتاق از دستم گرفت
کوک چرا به این دست زدی
ات ب..بخشی..د
درموردش تحقیق کردم زده بود
تا ۲۴ ساعت دیگه میمیرید
یه امروز رو زنده بودم
به کوک گفتم که امروز
بریم شهر بازی
کوک باشه
رفتیم شهر بازی
یه عالمه بازی کردیم ظهر شده بود
رفتیم یه جا برای غذا من یه عالمه چیز سفارش دادم
(پرش زمانی به ۱ ساعت پیش)
زده بود هیچ درمانی نمی تواند درمانش کند
(پرش زمانی به ۱ ساعت بعد)
خوردیم من با بغض رفتیم خونه
تقریبا ۹ ساعت وقت داشتم
با کوک وقت گذاشتم ۳ ساعتش گذشت
کوک رو یه لب محکم گرفتم و محکم بغلش کردم
یه ۸ ساعتی گذشت یه ساعت دیگه زنده بودم
با کوک رفتیم قدم بزنیم
من ساعت۰۰:۰۰
میمردم
ساعت۲۳:۵۰ بود
قدم زدیم تا ساعت شد
۲۳:۵۹
شما دم ۱۰ سانیه وقت داشتم
با گریه تو دلم شمردم یک...د.و....سه...