مگر، این بادخوش ، از راه عشق آباد ، می آید؟
مگر، این بادخوش ، از راه عشق آباد ، می آید؟
که بوی عشق های کهنه ، ازاین باد ، می آید
کجا و کی ، دراین اقلیم ، بی معنی است ، این عشق است
وعشق ازبی « زمان » ، از « ناکجا آباد » می آید
به هفت آرایی مشاطه گان ، او را نیازی نیست
که شهر آشوب من ، با حسن مادرزاد می آید
« هراس از باد هجرانی نداری؟ » - وصل می پرسد -
و ازعاشق جواب « هر چه باداباد » می آید
جهان انگار ، در تسخیر شیرین است و تکثیرش
که از هر سو ، صدای تیشه ی فرهاد می آید
گشاده سینگی کن ، عشق اگر بسیار می خواهی
که سهم قطره ودریا ، به استعداد می آید
همایون بادعشق ، آری ، اگر چه شکوه ازگل را ،
درآوازه چکاوک ، غلتی ازبیداد می آید
مجزا نیستند از عشق ، وصل و فصل و نوش و نیش
شگفتا او ، که با ترکیبی از اضداد ، می آید
توبوی نافه را ، از باد ، می گیری و می نوشی
من از خون دل آهوی چینم ، یاد می آید
مده بیمم زموج آری که خود ترجیع توفان است
که در پروازهای مرغ دریا زاد ، می آید
#یا_عشق
که بوی عشق های کهنه ، ازاین باد ، می آید
کجا و کی ، دراین اقلیم ، بی معنی است ، این عشق است
وعشق ازبی « زمان » ، از « ناکجا آباد » می آید
به هفت آرایی مشاطه گان ، او را نیازی نیست
که شهر آشوب من ، با حسن مادرزاد می آید
« هراس از باد هجرانی نداری؟ » - وصل می پرسد -
و ازعاشق جواب « هر چه باداباد » می آید
جهان انگار ، در تسخیر شیرین است و تکثیرش
که از هر سو ، صدای تیشه ی فرهاد می آید
گشاده سینگی کن ، عشق اگر بسیار می خواهی
که سهم قطره ودریا ، به استعداد می آید
همایون بادعشق ، آری ، اگر چه شکوه ازگل را ،
درآوازه چکاوک ، غلتی ازبیداد می آید
مجزا نیستند از عشق ، وصل و فصل و نوش و نیش
شگفتا او ، که با ترکیبی از اضداد ، می آید
توبوی نافه را ، از باد ، می گیری و می نوشی
من از خون دل آهوی چینم ، یاد می آید
مده بیمم زموج آری که خود ترجیع توفان است
که در پروازهای مرغ دریا زاد ، می آید
#یا_عشق
۱۱۲.۱k
۳۰ اسفند ۱۳۹۹