پارت۸
پارت۸
جونگ کوک: لیسا نشست روی صندلی و چشماش رو بست من اون دختر رو خیلی دوست دارم و نمیخوام ببینم داره آسیب میبینه اون اصلا مراقب خودش نیست و همیشه هم وقتی حابش بد میشه میگه من خوبم و مشکلی نیست هوفففف باید خودم مراقبش باشم
جنی: رفتیم خوابگاه و لیسایکسره رفت تو اتاق تا بخوابه ماهم چیزی نگفتیم و خوابیدیم
جونگ کوک: لیسا نشست روی صندلی و چشماش رو بست من اون دختر رو خیلی دوست دارم و نمیخوام ببینم داره آسیب میبینه اون اصلا مراقب خودش نیست و همیشه هم وقتی حابش بد میشه میگه من خوبم و مشکلی نیست هوفففف باید خودم مراقبش باشم
جنی: رفتیم خوابگاه و لیسایکسره رفت تو اتاق تا بخوابه ماهم چیزی نگفتیم و خوابیدیم
۱.۹k
۲۵ تیر ۱۴۰۳
دیدگاه ها
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.