وی جیا

وی جیا
رفتم یکم بیرون هوا بخورم از صبح‌ تو این اتاق پ سیدم
برم پیش تهیونگ
تتاقشم‌نزدیکممه
ازیتش کنم
هاهاهاها بزن بریم
رفتم ی سطل اب برداشتم
ب سمت اتاقش رفتم تو تاریکی بود و لخت ایشش ولی بدنووووو
بیدار بود اا
ته : سلام واجبه( چش بسته
هیچ خرفی نزدمو سطل رو روش خالی کردمو که عین جن زده هااا رو تخت نشستتت
ته: چه چه غلطیی کردیی( داد
جیا: جواب سلاممم بای بای
دوییدم پایین
که دنبالم میدوییدد
ته: وایساا ادمت کنم( داد
جیا : ن راحتممم
همینطور میدوییوم
ویو کوک
درو باز کردمو وارد خونه شدم که
جیا با خوش حالی داشت میدویید پایین یکم دقت کروم خوشخالی نبود داش فرار میکرد
ولی خودش خیلی... خب ..خیلی خ شگل شدهه محشرههه موهاش وقتی میدویید رو هوای تکون میخورد ( همچین چییزی)
یدفعه منو دیدو امد پشتمم