تابستان، باید رها شوم!!! میان ملودی خُنک دستانت، و حواس گونه های آفتاب سوخته امآب تنی کنند در رود چشمانت!!می اَرزد برای فرار از تیغ خورشیدبه ییلاق آغوشت تبعید شومچند قطره از عمرم را ....