MYIDOL

#MY_IDOL 💜
part:9
........................................
شوگا:اره
تهیونگ:اصلا با همتون قهرم ، به من چه بیدار نشین

چشام و نیمه باز کردن، او قیافه کیوتش و که دیدم دلم نیومد ، و بیدار شدم

ا.ت:تهیونگااااا، قهر نکن من بیدار شدم

دیدم ا.ت بیداره منم بیدار شدم

کوک:یااا هیونگ، قهر نکن منم بیدارم


کم کم همشون بیدار شدن غیر از شوگا هیونگ که همیشه خوابه
جین:کی میاد کمک صبحانه درست کنیم؟!
جیمین:من
ا.ت:منم میام
نامجون:صب کنین منم اومدم

یک سال از علاقه من بهش میگذره و نمیتونم بهش اعتراف کنم ، درسته عضو هشتمه گروهه، اما دله دیگه نمیشه کاریش کرد، ولی غیر از من انگار یک نفر دیگه هم دوسش داشت میتونستم از رفتاراش بفهمم، ولی نمیتونستم چیزی بگم، چون اون رفیقم بود،وقتی جیمین نزدیکش میشد خود به خود عصبی میشدم و جوش میاوردم،ظاهرا نشون نمیدادم ولی دلم میخاست دستش و بگیرم و بهش بگم اون ماله منه ، بهش دست نزن، نزدیکش نشو، یک سال بخاطر عشقش تحمل کردم و حرفی نزدم، تو افکارم غرق بودم که با صدای تهیونگ به خودم اومدم

تهیونگ:کوکی، به چی فکر میکنی؟!
کوک:ها!!هیچی، هیچی
تهیونگ:مطمئن باشم، اگه چیزی هست میتونی بهم بگی
کوک:نه خوبم، چیزی نیست(لبخند)
تهیونگ:باشه(لبخند)
...