پاز

پاييز
دختريست عاشق
كه بعد از رفتنِ معشوقه اش
به دست باد ميسپارد
برگ برگِ خاطراتش را

#رضا_ناظمى
دیدگاه ها (۱)

من از قوی بودن میترسم!از آن جنس قوی بودن ها که در ذهن اتفاق ...

تونه فقط جان منجانانِ پاييز بودى ..كه از اندوهِ رفتنتاحساسى ...

عده‌ای از من بیزارند و عده‌ای دوستم دارند...آدم‌هایی که از م...

در زندگى تمام آدم هايك نفر..رفته است كه طعم گس غروبِ پاييزبا...

به نام مادر. ❤دست و پا گم کرده‌ای بودم در گیر و دار غربت دنی...

شفای بیمار فلج ساعت ۲ بامداد، روز ۲۷ مهر ۱۴۰۴کنار پنجره فولا...

موسیقی

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط