با من از روشنی حرف می زنی

با من از روشنی حرف می زنی

و از انسان که خویشاوند همه خداهاست

با تو من دیگر در سحر رویاهایم تنها نیستم.



"احمد شاملو
دیدگاه ها (۱)

همه می‌گویند:چه مهربان است این مَرد!و کسی نمی‌داندلبخند تو ا...

دلم دست هات را می خواهد.

بداهه ..در آن وقتی که ترک گفتم نمازم را خدایم راهمان روزی که...

شعر پسانوگرا در ایران ..پست مدرن شعر پسانوگرا در ایران تحت ت...

اونجا که شاملو میگه:آیدا تو بهار منی و من خاك و مزرعه‌ام !با...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط