پارت 33: (طنز)
پارت 33: (طنز)
جونگکوک: گفتم نه.
تهیونگ: خواهش میکنم!
جونگکوک: شدنی نیست سگ، شدنی نیست!
تهیونگ: یه کادوی تولد خواستم..
جونگکوک: تهیونگ!
تهیونگ: آدم مگه توی یه سال چند بار تولدش میشه آخه خرگوشم؟
جونگکوک: تهیونگ نمیتونم اندازهی سنت تا قبل ساعت دوازده شب باهات بخوابم!
تهیونگ:
تهیونگ: من که میدونم دیگه دوستم-
جونگکوک: تهیونگ فقط شمع کیکت رو فوت کن تا نکوبیدمش توی صورتت.
جونگکوک: گفتم نه.
تهیونگ: خواهش میکنم!
جونگکوک: شدنی نیست سگ، شدنی نیست!
تهیونگ: یه کادوی تولد خواستم..
جونگکوک: تهیونگ!
تهیونگ: آدم مگه توی یه سال چند بار تولدش میشه آخه خرگوشم؟
جونگکوک: تهیونگ نمیتونم اندازهی سنت تا قبل ساعت دوازده شب باهات بخوابم!
تهیونگ:
تهیونگ: من که میدونم دیگه دوستم-
جونگکوک: تهیونگ فقط شمع کیکت رو فوت کن تا نکوبیدمش توی صورتت.
۷۸۱
۱۵ دی ۱۴۰۳
دیدگاه ها
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.