نگاه اول
نگاه اول
این پست یکم هنتای داره دوست نداری نبین🗿
دازای: عصبانی نباش هویج کوچولو
چویا تو ذهنش: باشه دراز الدنگ
دازای : راستی چویا تو دوست پسر داری؟
چویا: نه چطور
دازای: هیچی هیچی(درحال فکرای پلید🗿
چویا تو ذهنش: اون مرد تیکه داره به چی فکر میکنه
چویا : خب من میرم اقای دازای
*رفتن
دازای : صبر کن
*گرفتن دست چویا🗿👈🏻👉🏻
چویا : ولم کن *داد
دازای: ساکت باش
راوی:اتسوشی و اکو عم شنیدن و از اونجایی که میدونن دازای منحرفه دویدن طرف اونا
دازای به ارومی لبای چویا را بوسید(اهم اهم🗿)
اتسوشی و اکو تند اومدن و دازای را گرفتن تا چویا فرار کنه👈🏻👉🏻
دازای: ولم کنید لعنتیا*داد
اتسوشی و اکو باهم: تو چت شده دازای
از زبان چویا: وایسا الان اون منو....
اون مردتیکه منو بوسید
چرا من قبول کردم بیام تو مافیا
دازای:........
خب تموم شد🗿👈🏻👉🏻
شرایط.......۱۰ تا لایک💕🥺
این پست یکم هنتای داره دوست نداری نبین🗿
دازای: عصبانی نباش هویج کوچولو
چویا تو ذهنش: باشه دراز الدنگ
دازای : راستی چویا تو دوست پسر داری؟
چویا: نه چطور
دازای: هیچی هیچی(درحال فکرای پلید🗿
چویا تو ذهنش: اون مرد تیکه داره به چی فکر میکنه
چویا : خب من میرم اقای دازای
*رفتن
دازای : صبر کن
*گرفتن دست چویا🗿👈🏻👉🏻
چویا : ولم کن *داد
دازای: ساکت باش
راوی:اتسوشی و اکو عم شنیدن و از اونجایی که میدونن دازای منحرفه دویدن طرف اونا
دازای به ارومی لبای چویا را بوسید(اهم اهم🗿)
اتسوشی و اکو تند اومدن و دازای را گرفتن تا چویا فرار کنه👈🏻👉🏻
دازای: ولم کنید لعنتیا*داد
اتسوشی و اکو باهم: تو چت شده دازای
از زبان چویا: وایسا الان اون منو....
اون مردتیکه منو بوسید
چرا من قبول کردم بیام تو مافیا
دازای:........
خب تموم شد🗿👈🏻👉🏻
شرایط.......۱۰ تا لایک💕🥺
۸.۰k
۰۷ شهریور ۱۴۰۲
دیدگاه ها (۱۲)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.