𝐎𝐍𝐄𝐒𝐇𝐎𝐓🖤Ꮺ ָ࣪ ۰
"وانشات 2 پارتی جین"
Part 1
•راوی•
عصر شده بود...برای این مهمونی هیجان زیادی داشت...قرار بود بلخره به دختر مورد علاقش اعتراف کنه...دختری به زیبایی ماه؛
دختری که باعث شد این پسر مغرور و جذاب برای اولین بار عاشق بشه...کاری کرد که قلب پسر فقط برای اون بزنه...باعث شد این پسر کاملا تغییر کنه و چهره ی مهربون و دلسوزش نمایان شه..
کت و شلوار مشکیش رو پوشید و عطر تلخ و جذابش رو زد و به سمت پایین حرکت کرد...
با دیدن دختر مورد علاقش که با زیبایی تمام منتظرش نشسته بود، برای لحظه ای نفس کشیدن رو یادش رفت...دختر به سمتش برگشت و پسر به خودش اومد...
خیلی زیبا شده بود ، لباسی قرمز رنگ بر تن داشت و موهای مشکیش روی شونه هاش ریخته شده بود... آرایش کم و ملایمی داشت و همین ساده بودنش پسر رو جذب خودش کرده بود...
جین: خیلی زیبا شدی پرنسس من!
مینسو:همچنین!
دختر دست در دست جین به سمت ماشین رفت و به سمت سالن مهمونی حرکت کردند...
•پرش زمانی•
با رسیدن این زوج زیبا به سالن، همه ی نگاه ها به سمتشون برگشت...
جین از دختر جدا شد و به سمت سکو رفت و شروع به صحبت کردن کرد...
جین:خب دوستان عزیز،همه ی شما میدونید که چرا امشب اینجا هستیم. سالگرد ۲۰ سالگی این شرکت هست و... خیلی مفتخرم که جزو بهترین شرکت های کره هستیم.امیدوارم در کنار هم سالهای خوبی رو بگذرونیم و باعث آسایش و آرامش زندگی مردم بشیم.از همه ی کارکنان متشکرم...
Part 1
•راوی•
عصر شده بود...برای این مهمونی هیجان زیادی داشت...قرار بود بلخره به دختر مورد علاقش اعتراف کنه...دختری به زیبایی ماه؛
دختری که باعث شد این پسر مغرور و جذاب برای اولین بار عاشق بشه...کاری کرد که قلب پسر فقط برای اون بزنه...باعث شد این پسر کاملا تغییر کنه و چهره ی مهربون و دلسوزش نمایان شه..
کت و شلوار مشکیش رو پوشید و عطر تلخ و جذابش رو زد و به سمت پایین حرکت کرد...
با دیدن دختر مورد علاقش که با زیبایی تمام منتظرش نشسته بود، برای لحظه ای نفس کشیدن رو یادش رفت...دختر به سمتش برگشت و پسر به خودش اومد...
خیلی زیبا شده بود ، لباسی قرمز رنگ بر تن داشت و موهای مشکیش روی شونه هاش ریخته شده بود... آرایش کم و ملایمی داشت و همین ساده بودنش پسر رو جذب خودش کرده بود...
جین: خیلی زیبا شدی پرنسس من!
مینسو:همچنین!
دختر دست در دست جین به سمت ماشین رفت و به سمت سالن مهمونی حرکت کردند...
•پرش زمانی•
با رسیدن این زوج زیبا به سالن، همه ی نگاه ها به سمتشون برگشت...
جین از دختر جدا شد و به سمت سکو رفت و شروع به صحبت کردن کرد...
جین:خب دوستان عزیز،همه ی شما میدونید که چرا امشب اینجا هستیم. سالگرد ۲۰ سالگی این شرکت هست و... خیلی مفتخرم که جزو بهترین شرکت های کره هستیم.امیدوارم در کنار هم سالهای خوبی رو بگذرونیم و باعث آسایش و آرامش زندگی مردم بشیم.از همه ی کارکنان متشکرم...
۱۵.۸k
۰۷ بهمن ۱۴۰۱
دیدگاه ها (۱)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.