هَر شَب قَبل از خواب،
هَر شَب قَبل از خواب،
بى آنكه با خَبر باشى،
جولان ميدهى در خيالم...1
گاه با لَبخندى گوشه ىِ لَب؛
گاه با اَشكى سَرازير از گونه؛
به هَر جان كَندنى شُده،
خودَت را نه...!
خيالت را حَبس ميكنم در خوابم...♡!
_
یک وَقتهایی دِلَت یک دلِ سیر گریه میخواهَد ،
بَرایِ تَمامِ تکه هایِ شکسته شُده قَلبِت،
بَرایِ تَمامِ ناخوشی هایِ گاه به گاهَت،
گاه دِلَت گریه میخواهَد...!
برایِ حالِ بی حالِ این روزهایَت....♡!
_
آشُفته دِلان را هَوسِ خواب نَباشَد..!
بى آنكه با خَبر باشى،
جولان ميدهى در خيالم...1
گاه با لَبخندى گوشه ىِ لَب؛
گاه با اَشكى سَرازير از گونه؛
به هَر جان كَندنى شُده،
خودَت را نه...!
خيالت را حَبس ميكنم در خوابم...♡!
_
یک وَقتهایی دِلَت یک دلِ سیر گریه میخواهَد ،
بَرایِ تَمامِ تکه هایِ شکسته شُده قَلبِت،
بَرایِ تَمامِ ناخوشی هایِ گاه به گاهَت،
گاه دِلَت گریه میخواهَد...!
برایِ حالِ بی حالِ این روزهایَت....♡!
_
آشُفته دِلان را هَوسِ خواب نَباشَد..!
۷.۴k
۰۵ تیر ۱۴۰۰