پرنسس کوچولو

پارت : پانزدهم
رزی : ب نظر من نریم
جنی : تو این جا چ می کنی
جیمین : ولی بریم حال میده
تهیونگ : مگه همتون تو چادر خواب نبودین ؟
جیسو : ولی اگر بریم خطر ناک
جین : ما هم مون باهم آیم چ خطری
جنی : بابا مگ خواب نبودین ؟
لیسا : ن هیشکی خواب نبود وقتی زدین از چادر بیرون ماهم اومدیم دنبال تون
جنی : خاک تو سرتون
جیمین : بگذریم بیاید بریم
جنی : منم موافقم
جیسو : احمق ها خطر داره
کوک : ن بابا ما باهمیم خطری نیست
رفتن وارد شدن
جین : بچه ها مطمعنی اد ک‌ خطر ندارم
تهیونگ : ارع بابا
چند مین بد
کوک : بچه ها من هیچی نمی بینم
جنی : منم همین طور
جین : مه بچه ها همین طور ادامه بدید تا برسیم ب جای ک بتونیم همه ببینم
لیسا : آخ
جنی : چی شدی لیسا حالته خوب
لیسا : افتادم زمین
جنی : می تونی پوشی ؟
لیسا : ارع آره
جنی : اوکی
لیسا : بچه ها من کم شدم
جنی : منم کسی اینجا هست صدای ما رو می شنوید ؟
لیسا : فقدر منم
جنی:. ببینم لیسا از هر نقطه ای که هستی بریم جلو فقدر بیا حرف بزنیم که هم کم نکنیم هر موقع دید صدای کن ضعیف شد برو سمت صدا اوکی
لیسا : اوکی
جنی : بیا در مورد یک چیزی حرف بزنیم
لیسا : نظرت چی آهنگ بخونیم
جنی : اوکی
راوی لیسا جنی در حال آهنگ خوردند بودن ک‌ می خورن بهم
جنی : لیسا توی
لیسا : از
جنی : دست تو بده
لیسا : باش
چند مین بد
لیسا : من دیگ همچی می بینم
جنی : آره مه تموم شد
لیسا : فکر کنم کم شدیم
جنی : آره بیا از این سمت بریم شاید بچه ها رو پیدا کردیم
لیسا : باشه
پیشه بچها
جیسو : بچه ها من جنی لیسا کوک تهیونگ نمی بینم
جین : فکر کنم کم شدن
رزی : الان چ کنیم
جیسو : بریم دنبال شون
جیمین : ولی از هم نباید جدا بشیم
جین : ارع بریم
پیش تهکوک
کوک : ما کم شدیم تهیونگ
تهیونگ : شت حالا چ کنیم
کوک : نمی دونم نظرت چی از هم جدا شیم
تهیونگ : خری ؟
کوک : چرا
تهیونگ : اگر جدا شیم قطع دیگ هم نمی تونیم پیدا کنیم
کوک : آره خوب بیا از اون ور بریم
تهیونگ : باشع
پیش جنلیسا
لیسا : ج.ن.ی
جنی : بلع
لیسا : اون جار ببین اونا دارن به سمت ما میان
جنی : باید فرا کنیم
جنی ویو
اونا شبیه جادوگر ها بودن خیلی ترسناک بودن با داشتیم از اون جا دور میشو دیدم که چشمام سیاهی رفت وقتی بلند شدم دیم تو یک اتاق کوچک تاریک ام یک جای مثل اتاق شکنجه یا خدا لیسا لیسا هم اینجا است خواب
جنی : لیسا لیسا
لیسا : بلع
جنی : دختر تو خوابی
لیسا : می دونی چشمام سیاهی رفت ما کجای ام ؟
جنی : نمی دونم
لیسا : چقدر اینجا ترسناک

#ایو #رزی #جیسو #لالیسا #جنی #بلک_پینک
#جمین #نامجون #جین #کوکی #تهیونک #شوگا #جیهوپ #بی_تی_اس
#ایتیزی #و_ه_مای_گرل
#اورلگو #اکسو #تی_اکس_تی #پنت_هاوس #دبلیو #زیبای_حقیقی #اجوشی_من #روباه_نه_دم #ویرانگر_در_خدمت_شماست #عاشقان_ماه #گل_برفی #کمپانی
#فیک
#جیمین
#بی_تی_اس
#کیپاپ
#تهنی
#لیزکوک
#جینسو
#رزمین
#جیرز
#بلگتن
#شیپ
#رمان
#ونشات
#اصمات
#تهیونگ
#کوک
دیدگاه ها (۱۵)

اجباری اما شیرین

زیبای خفته ۲

اجباری اما شیرین

اجباری اما شیرین

در لت گالا چه میگذرد؟😂بریم از لیلی عذر خواهی کنیم🤧فرصتم کم ب...

بهترین دوستی ها پارت ۲و شروع کرد به فیزیک درس دادن زنگ تفریح...

دوهی : خوب بیاین یک جایی جشن بگریم ات : اره فکر خوبه پس شب ...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط