بلند که می شوی

بلند که می شوی
از روی خیالِ تنم
دلم می گیرد

دلم که می گیرد
بلند می شوم
روی دستِ تو
و پیش از آنکه دوباره بر خیالِ تنم بخوابی
تمام این شهر را
در همین چند متر خانه جا می گذارم

بیرونِ این خانه
این سنگ هایی که به پایم می گیرند و
رفتن را درد آور تر می کند
همان هایی اند
که سرت به آن ها خواهد خورد.

#مهدیه_لطیفی #زیورآلات #مد
دیدگاه ها (۶)

هیچ بوسه ای از ما نخواهد گفت هیچ ساعتی کوک نمی شود سر قرار ه...

❗ ️خطرات ماندن آب در گوش به مدت طولانی:🔸 تشکیل کیست🔸 التهاب ...

باشَد،تمامِ دلتنگی هایَت رابیندازگردنِ غروبِ جمعه..بغض هم اگ...

من به تو مشکوکم پای غریبه ای میان رابطه مان باز شده خودت بو ...

یاد دارمان خاطره خوشدر حال گذر از کوچهتو به من خندیدیمن درآن...

_درخت باشم ... یک‌ گوشه ی این دنیای بزرگ افتاده باشم تنهای ت...

دستم خواب رفته بود، دست راستم که گذاشته بودم زیر سرت و خوابت...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط