پدر ای بلبلِ خاموشِ دختر
پدر ای بلبلِ خاموشِ دختر
یک امشب را بخواب آغوشِ دختر
از آن روزی که دیدم کربلا را
چشیدم طعمِ هر رنج و بلا را
خدا داند که من چِها کشیدم
چه ظلمی آخر این ویرانه دیدم
ز بس که رفته ام کوه و بیابان
ز تیغِ خیزران رفتم به جولان
کفِ پایم پُر از خارِ مغیلان
منو تنهایی و این دردِ هجران
شده کنجِ خرابه منزلِ من
شده دردِ جدایی حاصلِ من
غمِ عالم نهان شد در دلِ من
به آب و گل نشسته محملِ من
پدر ای بلبل خاموشِ دختر
تو امشب را بخواب آغوش دختر
ز بس که خورده ام من ضربِ سیلی
ببین ماهِ رُخم گردیده نیلی
ز بس که من لگد خوردم ز دشمن
ببین هر جا کبودیِ تنِ من
ببین بابا که مردم من ز داغت
دلِ من خون شد از درد فراقت
بگو آخر کجا گیرم سراغت
کجا بویم شمیمِ عطرِ باغت
پدر ای بلبلِ خاموش دختر
بخواب امشب کمی آغوشِ دختر!
#رقیه_خرابه_تتهایی
#فراق_بیقراری_تازیانه
#ملت_حسین_به_رهبری_حسین
#حب_الـحسـیـن_یـجمعنا
یک امشب را بخواب آغوشِ دختر
از آن روزی که دیدم کربلا را
چشیدم طعمِ هر رنج و بلا را
خدا داند که من چِها کشیدم
چه ظلمی آخر این ویرانه دیدم
ز بس که رفته ام کوه و بیابان
ز تیغِ خیزران رفتم به جولان
کفِ پایم پُر از خارِ مغیلان
منو تنهایی و این دردِ هجران
شده کنجِ خرابه منزلِ من
شده دردِ جدایی حاصلِ من
غمِ عالم نهان شد در دلِ من
به آب و گل نشسته محملِ من
پدر ای بلبل خاموشِ دختر
تو امشب را بخواب آغوش دختر
ز بس که خورده ام من ضربِ سیلی
ببین ماهِ رُخم گردیده نیلی
ز بس که من لگد خوردم ز دشمن
ببین هر جا کبودیِ تنِ من
ببین بابا که مردم من ز داغت
دلِ من خون شد از درد فراقت
بگو آخر کجا گیرم سراغت
کجا بویم شمیمِ عطرِ باغت
پدر ای بلبلِ خاموش دختر
بخواب امشب کمی آغوشِ دختر!
#رقیه_خرابه_تتهایی
#فراق_بیقراری_تازیانه
#ملت_حسین_به_رهبری_حسین
#حب_الـحسـیـن_یـجمعنا
۹۷۸
۲۱ مرداد ۱۴۰۰
دیدگاه ها (۲)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.