صبح است

صبح است
باید همه خاطره هارا خواب کنم
نقابم را بردارم
و مثل یک زن خوشبخت
میز صبحانه را بچینم
صبح است
و شب با همه ی وسعتش
هنوز کنارم نشسته است...
دیدگاه ها (۱)

من با همین دست ها،تمام شب را خدا خدا کرده امتا تمام شود روزه...

فکر می کنم در غیاب توهمه‌ی خانه ‌های جهان خالیستهمه‌ی درها ب...

هیچوقت به درستی نمی توانی بفهمی پشت خنده های کسی چقدر بغض جم...

کسی چه میداندمن امروز چندبار فروریختمچندبار دلتنگ شدماز دیدن...

هر ویتامین رو چه زمانی باید مصرف کرد :مولتی ویتامین : همراه ...

پارت ۸ فیک دور اما آشنا

خرگوش قاتلپارت۶ا.ت:خوب شب رو میتونی اینجا بمونی من رو کاناپه...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط