من با همین دست ها،تمام شب را
من با همین دست ها،تمام شب را
خدا خدا کرده ام
تا تمام شود روزهای سردِ
این سکوتِ پرحرفِ یخ زده مان
من کنار همین قرص ماه
با چشمانی بیدارتر از همیشه
تا دلت بخواهد
تمام شب را خدا خدا کرده ام
تا بار سفر ببندد تاریکی دلهایمان
من در تاریک ترینِ تاریکی ها
با همین دهان بسته،تمام شب را
خدا خدا کرده ام
تا از این دل تنگمان به در شود
گذشته ی بیمارِ از دست رفته یمان . . !
من با همین دست ها،تمام شب را
خدا خدا کرده ام
تا محو شود
بغضِ پنهانِ فروخورده ی
جهانِ دلگیرمان . . .
#حاتمه_ابراهیم_زاده
خدا خدا کرده ام
تا تمام شود روزهای سردِ
این سکوتِ پرحرفِ یخ زده مان
من کنار همین قرص ماه
با چشمانی بیدارتر از همیشه
تا دلت بخواهد
تمام شب را خدا خدا کرده ام
تا بار سفر ببندد تاریکی دلهایمان
من در تاریک ترینِ تاریکی ها
با همین دهان بسته،تمام شب را
خدا خدا کرده ام
تا از این دل تنگمان به در شود
گذشته ی بیمارِ از دست رفته یمان . . !
من با همین دست ها،تمام شب را
خدا خدا کرده ام
تا محو شود
بغضِ پنهانِ فروخورده ی
جهانِ دلگیرمان . . .
#حاتمه_ابراهیم_زاده
۶۳۹
۲۸ خرداد ۱۳۹۶
دیدگاه ها (۳)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.