من با همین دست هاتمام شب را

من با همین دست ها،تمام شب را
خدا خدا کرده ام
تا تمام شود روزهای سردِ
این سکوتِ پرحرفِ یخ زده مان

من کنار همین قرص ماه
با چشمانی بیدارتر از همیشه
تا دلت بخواهد
تمام شب را خدا خدا کرده ام
تا بار سفر ببندد تاریکی دلهایمان

من در تاریک ترینِ تاریکی ها
با همین دهان بسته،تمام شب را
خدا خدا کرده ام
تا از این دل تنگمان به در شود
گذشته ی بیمارِ از دست رفته یمان . . !

من با همین دست ها،تمام شب را
خدا خدا کرده ام
تا محو شود
بغضِ پنهانِ فروخورده ی
جهانِ دلگیرمان . . .

#حاتمه_ابراهیم_زاده
دیدگاه ها (۳)

فکر می کنم در غیاب توهمه‌ی خانه ‌های جهان خالیستهمه‌ی درها ب...

یک سری از آدم ها را نباید بخشیـد...آدم هایی که باعث شدن طوری...

صبح است باید همه خاطره هارا خواب کنمنقابم را بردارمو مثل یک ...

هیچوقت به درستی نمی توانی بفهمی پشت خنده های کسی چقدر بغض جم...

عالی! این یک داستان ۱۰ قسمتی برای توست، با الهام از جهان "آب...

*تصاویر رو ببین مجسمه ه یکم...🍷sharon.star: ...

راز سکوت شیرینات، دوست دختر جیمین، این روزها عجیب غریب شده ب...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط