سناریو جیمین
تــصــورکــنید💙💺✈...
با ارامش ساختگی و تلقین کرده به خودت گفتی.
_من ارومم ... من ارومم ... درسته حتی جیمین هم نمیتونه منو عصبی کنه و چشم غره ای بهش رفتی ، ادامه دادی.
_پارک جــیــمـین برای بار صدم میگم پاتو میاری پشت این پات و به سمت عقب خم میشه و چیکار میکنی؟؟ ... درست گفتـ...
جیمین پرید وسط حرفت و گفت.
جیمین : من چیزی نگفتم☺
و اون لبخند لعنتیش رو زد.
هوفی کردی دستی به موهات کشیدی بدون توجه به حرفش ادامه دادی.
_و دستات رو میبری بالا تا حریر سفید استین بیوفته روی صورتت و ازتـ..
دوباره پرید وسط حرفت.
جیمین : تا ازم فرشته در بیاره.
زیر لب فحشی دادی و رفتی پشت دوربین عکاسی بدون توجه عکسی گرفتی و چکش کردی با چشمای عصبی نگاش کردی که گفت.
جیمین : شاید نتونم مدل خوبی باشم اما شک نکن یه ددی عالی ام 🙂💛.
و دستت رو کشید به سمت دستشویی های کمپانی بردت... :) 🐣✨
دیدگاه ها (۶)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.