باور کن که همه کاره عالم خداست
باور کن که همه کاره عالم خداست !
***
آن که اندک معرفتی به جایگاه خود در عالم پیدا کند در خواهد یافت که تمام هستی وصل به دریای توحید است و ما سوی الله نسبت به خدای متعال به منزله حبابی در دل دریاست، چیزی نیستیم! همه چیز درون دریای توحید مستغرق و بلکه عدم است ﴿ لَاحَوْلَ وَ لَاقُوَّةَ إِلَّا بِاللَّهِ الْعَلِیِّ الْعَظِیم﴾ این که در تعقیبات نماز صبح روی ذکر ﴿ لَاحَوْلَ وَ لَاقُوَّةَ إِلَّا بِاللَّهِ الْعَلِیِّ الْعَظِیم﴾ تأکید شده است[1] به صورتی که در بعضی نقلها آمده هفت بار این ذکر را بخوانید و در بعضی از نقلها وارد شده صد بار بخوانید.
حکمت این دستورات این است که صبح خود را با توجه به توحید افعالی خداوند شروع کنیم و همان صبح دم همه چیز را در قدرت، اراده و هستی خداوند فانی کنیم ؛ فکر من، مغز من، عقل من، تجارت من، علم من، بازار من و غیره، همه را بشکنید و به وادی فنا ببرید. عناوین و اعتباریات زیادی در دنیا وجود دارد که انسان را مشغول میکند، همه اینها را باید درون دریای توحید غرق کرد و آن حیات عارفانه ای که عالم و آدم را رَشحه ای از بحر توحید می بیند این حیات است که :
همچو اسمعیل پیشش سر بنه شاد و خندان پیش تیغش جان بده [2]
───────────────
[1]. الکافی، ج4، ص 434
[2] - مثنوی معنوی - دفتر اول - بخش ۱۰
***
آن که اندک معرفتی به جایگاه خود در عالم پیدا کند در خواهد یافت که تمام هستی وصل به دریای توحید است و ما سوی الله نسبت به خدای متعال به منزله حبابی در دل دریاست، چیزی نیستیم! همه چیز درون دریای توحید مستغرق و بلکه عدم است ﴿ لَاحَوْلَ وَ لَاقُوَّةَ إِلَّا بِاللَّهِ الْعَلِیِّ الْعَظِیم﴾ این که در تعقیبات نماز صبح روی ذکر ﴿ لَاحَوْلَ وَ لَاقُوَّةَ إِلَّا بِاللَّهِ الْعَلِیِّ الْعَظِیم﴾ تأکید شده است[1] به صورتی که در بعضی نقلها آمده هفت بار این ذکر را بخوانید و در بعضی از نقلها وارد شده صد بار بخوانید.
حکمت این دستورات این است که صبح خود را با توجه به توحید افعالی خداوند شروع کنیم و همان صبح دم همه چیز را در قدرت، اراده و هستی خداوند فانی کنیم ؛ فکر من، مغز من، عقل من، تجارت من، علم من، بازار من و غیره، همه را بشکنید و به وادی فنا ببرید. عناوین و اعتباریات زیادی در دنیا وجود دارد که انسان را مشغول میکند، همه اینها را باید درون دریای توحید غرق کرد و آن حیات عارفانه ای که عالم و آدم را رَشحه ای از بحر توحید می بیند این حیات است که :
همچو اسمعیل پیشش سر بنه شاد و خندان پیش تیغش جان بده [2]
───────────────
[1]. الکافی، ج4، ص 434
[2] - مثنوی معنوی - دفتر اول - بخش ۱۰
- ۷۹۴
- ۱۲ مرداد ۱۳۹۶
دیدگاه ها (۲)
در حال بارگزاری
خطا در دریافت مطلب های مرتبط