💘 سناریو Stary Kids 💘

💘 سناریو Stary Kids 💘



موضوع: وقتی بابات پیش اونا میگه من شیش تا نوه می خوام😈👶




چان: بلهههه؟ یا پدرجان به فکر کمر منه بدبختم باشیددددددد😐😂




چانگبین: نمیشه بابا ا/ت قبول نمیکنه ( نگا شیطانی به ا/ت )
بابات: ا/ت غلط کرد
ا/ت: .........😶😪




سونگمین: م.من خودم هنوز بچه ام باباجون اخه بچه برای چی فعلا زوده
ا/ت: اره اره بابا راست میگه ما هنوز بچه ایمممم
بابات: من نمی دونم یا برای من شیش تا نوه میارید یا خودتون می دونید🤫😂




جونگین: خب ا/ت پاشو بریم خونه که کلی کار داریم مگه نشنیدی بابا چی گفت😎😈




لینو: باید بگید پنج تا فعلا یکیش رو قراره نه ماه دیگه ببینید
بابات: به به افرین به تو میگن ی دوماد حسابی
ا/ت: هعی روزگار ....... 😂💔




هیونجین: ولی پدرجون من دو تا بچه می خوام
بابات: غلط کردی یا شیش تا یا اصلا هیچی
هیونجین: از اونجایی که علاقه زیادی به پدر شدن دارم بخاطر روی ماه شما ده تا خیرش رو ببینید
بابات: .........
ا/ت: تف تو روحتتتت لال شو 🤣😐




فیلیکس: اگه خدای نکرده نشه چی اونوقت؟؟
بابات: یعنی چی؟؟
فیلیکس: اخه ا/ت دیشب با جفتک زد به ... فکر کنم عقیم شدم ( لبخند )
ا/ت: د.داره دروغ میگهههههه ( ترس )
بابات: دختر خوشگلم بیا بغل بابا ( چاقو به دست  ، لبخند )
فیلیکس: ( پوزخند زدن به تو )
ا/ت: هق گوه خوردم هق ... فراررررررررر ( دویدن تو کوچه )
بابات: وایسا کاریت ندارمممممم ( افتاده دنبالت )😂🥸




هان: اخه پول بزرگ کردنشون رو از کجا بیارم من هنوز از پس خرج این گودزیلا بر نمی یام چه برسه به شیش تا بچه دیگه اینطوری دیگع باید برم گدایییییی من بچه نمی خواممممم جیغغغغ مامان کجایی ببینی پسرت بدبخت شد
ا/ت: هیسسسس زشته ابرومون رو بردی بشین ی جاااااا
بابات: زن دامادمون دیوونه شد رفت 🤪😂