پریشان میکند نسیم بهاری راهر عصر زلف خاطرم و من دلتنگ می نشینم به انتظارتبا فنجانی پر از چایکه سرد میشود در کنج لبرویا میخورم یادت راگس و تلخنیستی ببینی کافه های خالی را⛱