پرسید

پرسید :
"ناهار چی داریم مادر؟"
مادر گفت :
"باقالی پلو باماهی."
باخنده روکردبه مادروگفت :
"ماامروزاین ماهیها را میخوریم ویک روزی این ماهی ها مارا .. "
چندوقت بعد در عملیات والفجر ۸ درون اروندرود گم شد .. مادر تا آخر عمرلب به ماهی نزد .. ..
دیدگاه ها (۱)

دو تا از بچه‌های گردان، غولی را همراه خودشان آورده بودند و‌ ...

خیلی وقت ها که گیر میکنم ، نمی دانم چه کار کنم . می روم جلوی...

اول حسن خودش را معرفی کرد و بعد مسائل کلی مطــــرح شد و ایشا...

قبل از مراسم عقد علی آقا نگاهی به من کرد و گفت : " شنیدم که ...

پرسید :"ناهار چی داریم مادر؟"مادر گفت :"سبزی پلو با ماهی"با ...

پرسید :"ناهار چی داریم مادر؟"مادر گفت :"سبزی پلو با ماهی"با ...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط