وقتی باهاشون بد حرف میزنی
وقتی باهاشون بد حرف میزنی
نامجون : مگه من چکار کردم ا/ت
جین : یاااااا با هندسام اینجوری حرف نزن
(قهر میکنه و تو هم ب*ا*س*نت پاره میشه تا باهات اشتی کنه)
شوگا : پس زبونم داری هوم ، خوشم اومد، ولی با ددی نباید اینجوری حرف بزنی
جیهوپ : خیلی بی ادبی ا/ت از تو انتظار نداشتم
جیمین: هی بیبی، میخوام ببینم میتونی شب هم
اینجوری باهام صحبت کنی( خلاصه ا/ت به چیز رفت)
تهیونگ : یونتان بابا بیا بریم خونه ی مامان بزرگ.
ا/ت : تهی غلت کردم( گریه الکی ) تهیونگ : یدور دیگه اینجوری باهام حرف بزنی، نه من نه تو
کوک : چی گفتی یدور دیگه بهم بگو ،
ا/ت : گفتم تو حق نداری برام تصمیم بگیری
کوک : اولن اینکه من شوهرتم هر کاری بخوام انجام میدم، دومن هم اینکه بدو برو تو اتاقت تا بابایی ادبت کنه که چطوری باهام حرف بزنی ( خلاصه ا/ت هم سه قلو بار*دار شد)
نامجون : مگه من چکار کردم ا/ت
جین : یاااااا با هندسام اینجوری حرف نزن
(قهر میکنه و تو هم ب*ا*س*نت پاره میشه تا باهات اشتی کنه)
شوگا : پس زبونم داری هوم ، خوشم اومد، ولی با ددی نباید اینجوری حرف بزنی
جیهوپ : خیلی بی ادبی ا/ت از تو انتظار نداشتم
جیمین: هی بیبی، میخوام ببینم میتونی شب هم
اینجوری باهام صحبت کنی( خلاصه ا/ت به چیز رفت)
تهیونگ : یونتان بابا بیا بریم خونه ی مامان بزرگ.
ا/ت : تهی غلت کردم( گریه الکی ) تهیونگ : یدور دیگه اینجوری باهام حرف بزنی، نه من نه تو
کوک : چی گفتی یدور دیگه بهم بگو ،
ا/ت : گفتم تو حق نداری برام تصمیم بگیری
کوک : اولن اینکه من شوهرتم هر کاری بخوام انجام میدم، دومن هم اینکه بدو برو تو اتاقت تا بابایی ادبت کنه که چطوری باهام حرف بزنی ( خلاصه ا/ت هم سه قلو بار*دار شد)
- ۷.۹k
- ۱۳ تیر ۱۴۰۴
دیدگاه ها (۳)
در حال بارگزاری
خطا در دریافت مطلب های مرتبط