ز داغ عشق تو خون شد دل چو لاله ی من
ز داغ عشق تو خون شد دل چو لالهی من
فغان که در دل تو ره نیافت نالهی من
مرا چو ابر بهاری به گریه آر و بخند
که آبروی تو ای گل بود ز ژالهی من
شراب خون دلم میخوری و نوشت باد
دگر به سنگ چرا میزنی پیالهی من
چو بشنوی غزل سایه چنگ و نی بشکن
که نیست ساز تو را زهره سوز نالهی من
فغان که در دل تو ره نیافت نالهی من
مرا چو ابر بهاری به گریه آر و بخند
که آبروی تو ای گل بود ز ژالهی من
شراب خون دلم میخوری و نوشت باد
دگر به سنگ چرا میزنی پیالهی من
چو بشنوی غزل سایه چنگ و نی بشکن
که نیست ساز تو را زهره سوز نالهی من
۲.۳k
۳۰ دی ۱۳۹۵
دیدگاه ها (۱)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.