Saqi Eshq

Saqi Eshq:
پیرمردی سوار بر قطار به مسافرت می رفت

به علت بی توجهی یک لنگه کفش ورزشی وی از پنجره قطار بیرون افتاد

مسافران دیگر برای پیرمرد تاسف می خوردند

ولی پیرمرد بی درنگ ...

لنگه ی دیگر کفشش را هم بیرون انداخت

همه تعجب کردند
دیدگاه ها (۴)

Saqi Eshq:خداوندا آن دم که تورا خوانمدعایم بشنوو چون تورا ند...

#سحر

#فرانک

#ماریا

#پیرمرد ی تمام عمرش را بین #بازار و #کوچه سر می کردهرکسی بار...

پیر مردی تمام عمرش را بین بازاروکوچه سر می کردهرکسی بار در د...

3:Amityville Horror Houseخانه ترسناک امیتویلایستادم. صدای خش...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط