من عشق شدممرا نمی فهمیدند

.
من عشق شدم،مرا نمی فهمیدند
در شهرِ خودم مرا نمی فهمیدند

این دغدغه را تاب نمی آوردند
گاهی همگی مسخره ام می کردند

بعد از تو به دنیای دلم خندیدند
مردم به سراپای دلم خندیدند

در وادیِ من چشم چرانی کردند
در صحنِ حَرم تکه پرانی کردند

در خانه ی من عشق خدایی می کرد
بانوی هنر،هنرنمایی می کرد

من زیستنم قصه ی مردم شده است
یک تو،وسط زندگیم گم شده است

اوضاع خراب است،مراعات کنید
ته مانده ی آب است،مراعات کنید

از خاطره ها شکر گذارم،بروید
مالِ خودتان دار و ندارم،بروید

لیلی تو ندیدی که چه با من کردند
مردم چه بلاها به سرم آوردند

من از به جهان آمدنم دلگیرم
آماده کنید جوخه را،می میرم

در آینه یک مردِ شکسته ست هنوز
مرد است که از پا ننشسته ست هنوز

یک مرد که از چشمِ تو افتاد شکست
مرد است ولی خانه ات آباد،شکست




#علیرضا_آذر
دیدگاه ها (۱۷)

#امید_صباغ_نو

#کاظم_بهمنی

ﻫﺮ ﺟﺎ ﭼﺮﺍﻏﯽ ﺭﻭﺷﻨﻪ ﺍﺯ ﺗﺮﺱ ﺗﻨﻬﺎ ﺑﻮﺩﻧﻪﺍﯼ ﺗﺮﺱ ﺗﻨﻬﺎﯼ ﻣﻦ ﺍﯾﻨﺠﺎ ﭼﺮﺍ...

عکس مذهبی حضرت زهرا

ری اکشن پسرای HP چه جوری خواستگاری می کنند(درخواستی)

⁨⁨⁨⁨حتما بخوانید👇🏼😭💔رخت عزایت را به تن کردم عزیزماصلا خودم ر...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط