به یک قرار بود آب چون گهر گردد

به یک قرار بود آب چون گهر گردد
بهار زنده‌ دلان را خزان نمی‌ باشد

#صائب_تبریزی‌
دیدگاه ها (۱)

ای عشق ای عزیزترین میهمان عمردیر آمدی به دیدنم اما خوش آمدی#...

خلعت عشاق را می‌داد خیاط ازلبر تن من خلعت از خاکستر گلخن بری...

از کمالِ خویش ارباب هنر بی‌بهره‌انددیگری می‌بیند آن گل‌ها که...

[ کجا خواب می‌کنی تا من جبین لابه بگسترانم 😌💫 ]#قاسم_هاش...

بی محبت مگذران عمر عزیز خویش را

من بگو بی وفاحالا یار که هستی خزان عمرم رسید نو بهار که هستی...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط