پارت
پارت = 2
ا/ت
صبح روز سه شنبه..
ی روز کوفتی دیگ..
البته کوفتی تر از روزای دیگ..
پاشدم سری لباسامو پوشیدم رفتم پایین..
سلام مامان بزرگ..
(علامت مادر بزرگ =+
علامت ا/ت = ")
+ سلام دخترم ببا صبحانه
" اصلا وقت ندارم مامانی باید برم دیرم شده
( ا/ت فعلا پیک کار میکنه)
+اخه اینجوری که نمیش
میدونی که ما الان تو ی خوش گذرونی باید باشیم مثلا اومدیم لندن و تو بازم میری سر کار حتا اینجا
چجورییی
"لپشو بوس کردم
میدونی ما به پول نیاز داریم..
ما قراره یک ماه اینجا بمونیم..
من از توی ی اگهی این کارو پیدا کردم..
زودی برمیگردم..
بمونه برای بعد
خدافسسس
+ باش خدافس
" سری سوار متر شدم
رفتم که سفارشو بگیرمو به مقصد برسونم
جئون جونگکوک
علامت =*
چند روزی برای استراحت به لندن رفته بودم..
و اونجا میموندم..
برای یک هفته..
هوففف
صبح سگی بیدار شدم..
گرسنم بود پس چیزی سفارش دادم و منتظر موندم تا برسه..
ا/ت
با سرعت رفتم تا سفازشو بگیرم
(مدیر = علامت:&)
رفتم تو
" سلاااام..
& سلام شما باید ات باشید درسته..؟!
" بله..
& معلومه کجاااید..
" ببخشید ترافیک بود..
& هووف باش
ولی برای اولین روز کاری دیر اومدید..
لطفا این سفارشو برسونید به دست این ادرس..
" چشم..
گرفتمشو گذاشتم پشت متیر و حرکت کردم به سمت ادرس
ده دقیقه بعد
"رسیدم به ادرس
سری زنگ رو زدم..
*با حوله بودم رفتم درو باز کردم..
" اووو
تا دیدمش سفارش از دستم افتاد
*هووی چیکار میکــ..نی
تو ذهنش = هی این
این چقد شبیه..
امکان نداره..
" او ببخشبد واقعا متاسفم
پولشو بهتون بر میگردونم..
*نمیخواد
بلدی صبحونه درست کنی..؟!
" چی( تعجب)
*کوچولو صبحونمو به فاک دادی پس لهتره خودت درست کنی..
" ینـ..ی بیام تو..
* میخوای گاز پیک نیکی بیارم برات..؟!
نه پس..
بیا تو..
تو ذهنش = فرصت خوبی بود تا از زیر زبونش حزف بکشم که بفهمم خودشه یا نه..
اسلاید اخر استایل ات
ا/ت
صبح روز سه شنبه..
ی روز کوفتی دیگ..
البته کوفتی تر از روزای دیگ..
پاشدم سری لباسامو پوشیدم رفتم پایین..
سلام مامان بزرگ..
(علامت مادر بزرگ =+
علامت ا/ت = ")
+ سلام دخترم ببا صبحانه
" اصلا وقت ندارم مامانی باید برم دیرم شده
( ا/ت فعلا پیک کار میکنه)
+اخه اینجوری که نمیش
میدونی که ما الان تو ی خوش گذرونی باید باشیم مثلا اومدیم لندن و تو بازم میری سر کار حتا اینجا
چجورییی
"لپشو بوس کردم
میدونی ما به پول نیاز داریم..
ما قراره یک ماه اینجا بمونیم..
من از توی ی اگهی این کارو پیدا کردم..
زودی برمیگردم..
بمونه برای بعد
خدافسسس
+ باش خدافس
" سری سوار متر شدم
رفتم که سفارشو بگیرمو به مقصد برسونم
جئون جونگکوک
علامت =*
چند روزی برای استراحت به لندن رفته بودم..
و اونجا میموندم..
برای یک هفته..
هوففف
صبح سگی بیدار شدم..
گرسنم بود پس چیزی سفارش دادم و منتظر موندم تا برسه..
ا/ت
با سرعت رفتم تا سفازشو بگیرم
(مدیر = علامت:&)
رفتم تو
" سلاااام..
& سلام شما باید ات باشید درسته..؟!
" بله..
& معلومه کجاااید..
" ببخشید ترافیک بود..
& هووف باش
ولی برای اولین روز کاری دیر اومدید..
لطفا این سفارشو برسونید به دست این ادرس..
" چشم..
گرفتمشو گذاشتم پشت متیر و حرکت کردم به سمت ادرس
ده دقیقه بعد
"رسیدم به ادرس
سری زنگ رو زدم..
*با حوله بودم رفتم درو باز کردم..
" اووو
تا دیدمش سفارش از دستم افتاد
*هووی چیکار میکــ..نی
تو ذهنش = هی این
این چقد شبیه..
امکان نداره..
" او ببخشبد واقعا متاسفم
پولشو بهتون بر میگردونم..
*نمیخواد
بلدی صبحونه درست کنی..؟!
" چی( تعجب)
*کوچولو صبحونمو به فاک دادی پس لهتره خودت درست کنی..
" ینـ..ی بیام تو..
* میخوای گاز پیک نیکی بیارم برات..؟!
نه پس..
بیا تو..
تو ذهنش = فرصت خوبی بود تا از زیر زبونش حزف بکشم که بفهمم خودشه یا نه..
اسلاید اخر استایل ات
- ۱۳.۰k
- ۱۳ بهمن ۱۴۰۱
دیدگاه ها (۴)
در حال بارگزاری
خطا در دریافت مطلب های مرتبط