ا.ت:ضایع بازی در نیار
ا.ت:ضایع بازی در نیار
تهیونگ: شنیدم ارمی دو اتیشه ای
یانگ:م.من؟
تهیونگ: اوهوم
یانگ:ا.اره من ار.ارمیم
تهیونگ: بایست کیه؟
یانگ:تـ.تو
تهیونگ: جدا؟پس خوش به حالت
یانگ:*خنده
تهیونگ: یکم حرفم خود شیفتگیمو نشون میدا
یانگ: نه نه تو واقعا خشگلی*لبخند
تهیونگ: توهم خوشگلی
ا.ت:عهم منم اینجام*لبخند
تهیونگ: هاها ببخشید
تهیونگ: میخواستم بگم که خوب شد یانگ هم اومد مثله اینکه مشتاق بود
ا.ت:اره اگه به قیافش نگاه کنی دیشب خواب به چشماش نیومده
یانگ زد به بازوم
یانگ:اونطوریام نیست فقط هیجان زده بودم
تهیونگ:باید بهش عادت کنی چون قراره بیشتر همو ببینیم
یانگ:ب.بیشتر؟
تهیونگ: ا.ت بهم گفت تاحالا چند بار اومدی کنسرت
یانگ:جان؟ا.اره همون کنسرتی که تغریبا تو تولد شوگا بود اره همونو اومدم
تهیونگ: اها
تهیونگ: خب چی میخورین؟
ا.ت:من یه قهوه میخوام
یانگ:___
تهیونگ: یانگ!یانگ!
یانگ:بله؟
تهیونگ :*لبخند
تهیونگ: چی میخوری؟
یانگ:اها.قهوه اره قهوه میخوام
««««
قهوه هامونو اوردن
ا.ت:خونت خیلی بزرگو شیکه
یانگ:دقیقا همون طرح دلخواهته.کلاسیک
تعیونگ یه خنده ریز کرد
تهیونگ: تو همه چیو درمورد من میدونی
فکر کنم تهیونگ به یانگ حس داره
حلام داره از این دوتا بهم میخوره حوصلم سر رفت چی میشد یکی الان میومد
جیمین:سلام
سرمو به طرف صدا چرخوندم
جیمین؟-_-
تهیونگ :جیمین؟
جیمین:عامم ببخشید مزاحم شدم
تهیونگ: نه اشکالی نداره میتونی بیای تو جمعمون
اومدو کنار تهیونگ نشست
جیمین:معرفی نمیکنین؟
ا.ت:عاه دوستم یانگ
جیمین:اها خوشبختم
یانگ:ج.جیمین
زدم با ارنجم بهش و زمزمه کردم
ا.ت:به خودت بیا ابرو دارم
یانگ: ب.بله منم خوشبختم*لبخند
جیمین: فکر کنم هول شدی *خنده
یانگ:یکم*لبخند
تهیونگ: چه خبر؟
ویو جیمین
جیمین:اومدم یه سر بهت بزنم
ا.ت:خوب شدی اومدی کم کم حوصلم داشت سر میرفت
جیمین:چی؟
ا.ت:هیچی
جیمین:مگه تهیونگ اینجا چیکارست؟
ا.ت:چی؟نه چیزه همه چی خوبه*لبخند
به تهیونگ یه نگاه انداختم که کلا سرگرم یانگ بود
اروم تو گوشش زمزمه
جیمین: چی شد دوستش بهتر از خودشه؟*اروم
تهیونگ: دقیقا بابِ دِلمه*اروم
جیمین:خیلی هَوَلی*اروم
...
تهیونگ: شنیدم ارمی دو اتیشه ای
یانگ:م.من؟
تهیونگ: اوهوم
یانگ:ا.اره من ار.ارمیم
تهیونگ: بایست کیه؟
یانگ:تـ.تو
تهیونگ: جدا؟پس خوش به حالت
یانگ:*خنده
تهیونگ: یکم حرفم خود شیفتگیمو نشون میدا
یانگ: نه نه تو واقعا خشگلی*لبخند
تهیونگ: توهم خوشگلی
ا.ت:عهم منم اینجام*لبخند
تهیونگ: هاها ببخشید
تهیونگ: میخواستم بگم که خوب شد یانگ هم اومد مثله اینکه مشتاق بود
ا.ت:اره اگه به قیافش نگاه کنی دیشب خواب به چشماش نیومده
یانگ زد به بازوم
یانگ:اونطوریام نیست فقط هیجان زده بودم
تهیونگ:باید بهش عادت کنی چون قراره بیشتر همو ببینیم
یانگ:ب.بیشتر؟
تهیونگ: ا.ت بهم گفت تاحالا چند بار اومدی کنسرت
یانگ:جان؟ا.اره همون کنسرتی که تغریبا تو تولد شوگا بود اره همونو اومدم
تهیونگ: اها
تهیونگ: خب چی میخورین؟
ا.ت:من یه قهوه میخوام
یانگ:___
تهیونگ: یانگ!یانگ!
یانگ:بله؟
تهیونگ :*لبخند
تهیونگ: چی میخوری؟
یانگ:اها.قهوه اره قهوه میخوام
««««
قهوه هامونو اوردن
ا.ت:خونت خیلی بزرگو شیکه
یانگ:دقیقا همون طرح دلخواهته.کلاسیک
تعیونگ یه خنده ریز کرد
تهیونگ: تو همه چیو درمورد من میدونی
فکر کنم تهیونگ به یانگ حس داره
حلام داره از این دوتا بهم میخوره حوصلم سر رفت چی میشد یکی الان میومد
جیمین:سلام
سرمو به طرف صدا چرخوندم
جیمین؟-_-
تهیونگ :جیمین؟
جیمین:عامم ببخشید مزاحم شدم
تهیونگ: نه اشکالی نداره میتونی بیای تو جمعمون
اومدو کنار تهیونگ نشست
جیمین:معرفی نمیکنین؟
ا.ت:عاه دوستم یانگ
جیمین:اها خوشبختم
یانگ:ج.جیمین
زدم با ارنجم بهش و زمزمه کردم
ا.ت:به خودت بیا ابرو دارم
یانگ: ب.بله منم خوشبختم*لبخند
جیمین: فکر کنم هول شدی *خنده
یانگ:یکم*لبخند
تهیونگ: چه خبر؟
ویو جیمین
جیمین:اومدم یه سر بهت بزنم
ا.ت:خوب شدی اومدی کم کم حوصلم داشت سر میرفت
جیمین:چی؟
ا.ت:هیچی
جیمین:مگه تهیونگ اینجا چیکارست؟
ا.ت:چی؟نه چیزه همه چی خوبه*لبخند
به تهیونگ یه نگاه انداختم که کلا سرگرم یانگ بود
اروم تو گوشش زمزمه
جیمین: چی شد دوستش بهتر از خودشه؟*اروم
تهیونگ: دقیقا بابِ دِلمه*اروم
جیمین:خیلی هَوَلی*اروم
...
۶.۰k
۲۷ اردیبهشت ۱۴۰۳
دیدگاه ها (۳)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.