نگارم رفتنت دیوانه ام کرد

نگارم رفتنت دیوانه ام کرد...
هوای دیدنت پروانه ام کرد...

شدم آواره تا یابم نشانت...
هوای هجر تو بی خانه ام کرد...

دلم می از نگاهت نوش می کرد...
فراقت راهی میخانه ام کرد...

نگشتم مست هرگز از شرابی...
می چشمان تو مستانه ام کرد...

رفیقم عشق بود و خاطراتت...
جدایی همدم پیمانه ام کرد...

دلم آباد بود از وصلت ای یار...
ولی هجران تو ویرانه ام کرد...
دیدگاه ها (۳)

چشم توکاش می‌دیدم چیستآنچه از چشم تو تا عمق وجودم جاری استآه...

عشق احساس قشنگی ست خودت می دانی پس چرا این همه این دلشده را ...

بیا باور کنیم که دلواپسیم.بیا باور کنیم که هنوز آب از سر این...

قول دادی همه ی دار و ندارم باشیدر تنم رخنه کنی فصل بهارم باش...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط