مشکی طلایی
#مشکی_طلایی
#پارت¹⁴
#امیر
ــ ولی چرا نرگس اگه بفهمه چی میشه
+هیچی فوقش یه دوروز قهر میکنه😐
ــ رهــــــام😶
+جانم
ــ من کاری ندارم نرگسم ناراحت شد من میدونم و تو
+اوکی😝
...
فاطمه:'-' حوصلم سر رفت حرفی سخنی اهنگی
خب یه چیزی بزارین
+امیر اهنگ با تو ارومم بزار
ــ نـــه
+چرا-ـ-
ــ نرگسم خوابه
+اووو فاطی این نگران عشقشه
ــ خب معلومه نگرانشم
.
گوشی نرگس زنگ میخوره
ــ الو
+الو سلام دخترم خوبی؟
ــ سلام بابا جان ممنون تو خوبی♥°♥
+ممنون دخترم چخبر؟
ــ سلامتیت بابا جان
+سلامت باشی عزیزم
شوهراتون چطورن خوبن؟
ــ شکر همشون خوبن😚
+همشون😳😂
ــ اووو منظورم هردوشون🤦♀
+هنو خنگی
ــ عههه بابا
+خب چیه دارم راستشو میگم
(اینجا صدای خنده ی امیر و رهام و فاطمه میاد)
ــ خب بابا همه دارن میشنون
+او خب میگفتی😂
ــ بابا ابروم رفت😓
+ 😂😂😂
خب عزیزم کاری نداری
ــ نه بابا جان
+خب من برم سلام برسون خداحافظ
ــ بسلامت بابا جان❤
و تلفن قطع کرد
ــ سلام میرسونه
#نرگس
امیر:هنو خنگی
ــ عههه امیــر😒
+خب چیه دارم راستشو میگم
ــ ایشش😒(ادای قهر کردن هارو درمیارم)
+نرگس... نرگسم، قهر کردی ... عشقم،نفسم،زندگیم،دنیام،قهر نکن دیگه
گریه کنم نرگس دلت میاد اشکم دربیاد دلم ، نفسم
فاطمه:اَه نرگس اشتی کن دیگه حالم بهم خورد
ــ نمیخوام
+نرگسم اشتی کن دیگه
ــ من باهات حرف نمیزنم
(رهام هی زیز چشمی نگاهمون میکرد و چی دم گوش فاطمه گفت و هردوشون خندیدن)
+اشتی نمیکنی😢
ــ نوچ
+پس منم قهرم
ــ به من چه
...بعد نیم ساعت...
ــ امیر
+جــانـ دلم
ــ دلم برا مامان بابام تنگ شد
+تا یه ساعت پیش داشتی باهاشون حرف میزدی
ــ خب دوست دارم ببینمشون راستی فاطمه چرا هنوز به مامان زنگ نزدی
+چرا زنگ زدم
ــ دروغ نگــــو
+بخدا
ــ پس چرا من نشنیدم
+اخه عزیزم شازده کوچولو خواب بودن
ــ عه من خوابم برد؟
+اوهوم
رسیدیم خونه منو فاطی پیاده شدیم رهام هم پیاده شد امیر گفت میدونم الان خسته این من میرم شام میارم و میام
اونم رفت و ما رفتیم تو
ــ اخخخ چقد خستمه
++خیلییی(دوتا + یعنی رهام و فاطمه-ـ-)
(مغزم فقط تا اینجا کشید دیگه)
#پارت¹⁴
#امیر
ــ ولی چرا نرگس اگه بفهمه چی میشه
+هیچی فوقش یه دوروز قهر میکنه😐
ــ رهــــــام😶
+جانم
ــ من کاری ندارم نرگسم ناراحت شد من میدونم و تو
+اوکی😝
...
فاطمه:'-' حوصلم سر رفت حرفی سخنی اهنگی
خب یه چیزی بزارین
+امیر اهنگ با تو ارومم بزار
ــ نـــه
+چرا-ـ-
ــ نرگسم خوابه
+اووو فاطی این نگران عشقشه
ــ خب معلومه نگرانشم
.
گوشی نرگس زنگ میخوره
ــ الو
+الو سلام دخترم خوبی؟
ــ سلام بابا جان ممنون تو خوبی♥°♥
+ممنون دخترم چخبر؟
ــ سلامتیت بابا جان
+سلامت باشی عزیزم
شوهراتون چطورن خوبن؟
ــ شکر همشون خوبن😚
+همشون😳😂
ــ اووو منظورم هردوشون🤦♀
+هنو خنگی
ــ عههه بابا
+خب چیه دارم راستشو میگم
(اینجا صدای خنده ی امیر و رهام و فاطمه میاد)
ــ خب بابا همه دارن میشنون
+او خب میگفتی😂
ــ بابا ابروم رفت😓
+ 😂😂😂
خب عزیزم کاری نداری
ــ نه بابا جان
+خب من برم سلام برسون خداحافظ
ــ بسلامت بابا جان❤
و تلفن قطع کرد
ــ سلام میرسونه
#نرگس
امیر:هنو خنگی
ــ عههه امیــر😒
+خب چیه دارم راستشو میگم
ــ ایشش😒(ادای قهر کردن هارو درمیارم)
+نرگس... نرگسم، قهر کردی ... عشقم،نفسم،زندگیم،دنیام،قهر نکن دیگه
گریه کنم نرگس دلت میاد اشکم دربیاد دلم ، نفسم
فاطمه:اَه نرگس اشتی کن دیگه حالم بهم خورد
ــ نمیخوام
+نرگسم اشتی کن دیگه
ــ من باهات حرف نمیزنم
(رهام هی زیز چشمی نگاهمون میکرد و چی دم گوش فاطمه گفت و هردوشون خندیدن)
+اشتی نمیکنی😢
ــ نوچ
+پس منم قهرم
ــ به من چه
...بعد نیم ساعت...
ــ امیر
+جــانـ دلم
ــ دلم برا مامان بابام تنگ شد
+تا یه ساعت پیش داشتی باهاشون حرف میزدی
ــ خب دوست دارم ببینمشون راستی فاطمه چرا هنوز به مامان زنگ نزدی
+چرا زنگ زدم
ــ دروغ نگــــو
+بخدا
ــ پس چرا من نشنیدم
+اخه عزیزم شازده کوچولو خواب بودن
ــ عه من خوابم برد؟
+اوهوم
رسیدیم خونه منو فاطی پیاده شدیم رهام هم پیاده شد امیر گفت میدونم الان خسته این من میرم شام میارم و میام
اونم رفت و ما رفتیم تو
ــ اخخخ چقد خستمه
++خیلییی(دوتا + یعنی رهام و فاطمه-ـ-)
(مغزم فقط تا اینجا کشید دیگه)
۱۰.۳k
۱۷ آبان ۱۳۹۹
دیدگاه ها (۱)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.