در دلم دردیست اما

در دلم دردیسـت اما
مرهـمش گم کرده ام

هرچه شعرآمدبه ذهنم
وقف مردم کرده ام

روزگاری عهدکردی
پای من جان میدهی

چون دروغ محض گفتی
جایی تاوان میدهی
دیدگاه ها (۱)

جایش چقدر خالیستاو را می گویمتنها چیزی که برام گذاشت«دلتنگی ...

«دوستــت دارم» و همین جمله ی خبری کوتاه ،خلاصه ی تمامِ عـاشق...

ساز تــارم از تو ،و آهنـگ توستایـن غـزلها بی سبب همرنگ توستر...

فصل عوض می شودجای آلو را #خرمالو،می گیردجای دلتنگی رادلتنگی ...

گفتم: دلم گرفته و ابرهای اندوهش سیل آسا می بارد. آیا نمی خوا...

باز هم نمی‌دانم از کجا شروع کنم؛ از شبی که فهمیدم صدای فکرها...

خدا نمیتوانست همه جا باشد پس مادر را آفرید.روز مادر

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط