میگفت دوستت دارم

میگفت دوستت دارم
اما مرا یادش میرفت ،
میگفت دوستت دارم
اما شب ها بی شب بخیر میخوابید ،
میگفت دوستت دارم
اما مکالمه هایمان را زود خاتمه میداد ،
میگفت دوستت دارم
و من ، روزی ،
میانِ همه ی گفتن هایش رفتم
تا ثابت کنم
گاهی حرف زدن لازم نیست
فقط باید ثابت کرد حرفی را که نمیشود به زبان آورد ...


#𝑺𝒆𝒕𝒂𝒓𝒆𝒉
دیدگاه ها (۶)

شاید بگویید تنهایی، دلتنگی و... اما بدترین حس دنیا دل‌زدگیست...

گاهی خودت را مثل یک کتاب ورق بزن انتهای بعضی فکرهایت نقطه ب...

در عشق چیزی به نام مرخصی وجود نداردنه تعطیلات تابستانینه مرخ...

فراموش کردنتپیش‌کش ...من پاییز بہ پاییزدارم بیشتر عاشقت می‌ش...

گاهی وقت‌ها بی‌آنکه بخواهم، شروع می‌کنم بلندبلند با بابام حر...

#داستان_شبمردی میگفت: خانمم همیشه میگفت دوستت دارم. من هم گذ...

دوپارتی.. خیانت؟ یا عشق؟ لینا دختری با موهای گندمی و عاشق نو...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط