p8

(جیهوپ ویو)
الان ۱ هفتست ا/ت بهوش نیومده و هزینه بیمارستان ۴ردا باید پرداخت شه منم تصمیم گرفتم خوردم بدم که هونا گفت ا/ت حساب داره از اون میدیم ولی باز این مهم نیست پس فردا من راه میوفتم سمت ژاپن ولی نگران ا/ت ام الان ما فقط یه بوسه داشتیم نه با همیم نه چیزی الان تکلیفمون معلوم نیست خیلی نگرانشم چون جمجمه مو برداشته بود و تحد درمانه بخاطر خون زیادی که ازش رفته بوده احتمال زنده شدنش بشدت کمه🙂
دکتر گفته بعد ۲ هفته اگه از کما خارج نشه وسایل رو قطع میکنن و بقیش با خودمونه 😩
(هونا ویو)
داشتم اتاق ا/ت رو مرتب میکردم که به دفتر خاطراتش برخوردم شروع کردن به خوندن دیدم از ۸ سالگی تا الان که داره مینویسه
(۳ساعت بعد هونا ویو)
یعنی واقعا زندگیش اینجوری بوده🙂کودک طلاقه پدرش دست به زن داشته 😕داداشش تو ۳ سالگی مرده مامانش رو تو ۱۳ سالگیش کشتن و از ۱۳ سالگی پیش عموش بوده تا اینکه تو ۱۸ سالگی عموش معتاد میشه و سعی میکنه بهش تجا.وز کنه اون از ۱۹ سالگی بکس کار میکنه و و میره سر کار 🙂
واقعا همچین حسی نسبت به جیهوپ داشته 😕🥺✨
واقعا بعد اشنایی با من اونجوری شد🙂
هرشب کابوس میبینه
و واقعا اون اینارو به من نمیگفت🙂اون واقعا بدبخت بوده😔دیگه که اینارو فهمیدم نمیزارم ازیت شه🙂ش شاید بهتره اینارو به جیهوپ هم بگم اخه اون .... نه اونا که هنوز با هم نیستن...ولی شاید بهتره.....
جیهوپ:چیو باید بهم بگی ؟
اااااا چجوری فهمید شت😐
هونا:ااااااااا راستش (گفتن بدبختیای ا/ت)
جیهوپ : ها ها خندیدم خب بگو حالا
هونا:واقعا میگم از دفتر خاطراتش خوندم
جیهوپ:........ بده ببینم(خوندن سر سری)
جیهوپ:ی یعنی واقعا....اون.....تو....من.....حسش بهم ..... حسشش